۴ نتیجه برای احمدزاده
ابراهیم احمدزاده، خلیل ولیزاده کامران، داوود مختاری، علی اکبر رسولی،
دوره ۲۳، شماره ۸۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
در تحقیق حاضر، مدل فرآیند نقطهای پوآسون جهت تحلیل فراوانی و شدت دماهای فرین سرد و گرم در ایستگاه آبعلی به کار گرفته شده است. مدل فرآیند نقطهای پوآسون (پاریتو- پوآسون) بر اساس روش اوجهای بالاتر از آستانه طراحی شده است. در روش مذکور، ابتدا یک آستانه دمایی مناسب با بهرهگیری از روشهای آماری انتخاب گردیده و سپس توزیع پاریتو- پوآسون به مقادیر بالاتر از آستانه برازش داده شد. تخمین پارامترهای توزیع با روش حداکثر درستنمایی انجام گرفت و دماهای فرین به ازای دورههای بازگشت مختلف برآورد گردید. جهت اعتبارسنجی مدل، نمودارهای چندک- چندک و آماره کیدو مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل فرآیند نقطهای پوآسون قابلیت زیادی جهت مدلسازی دماهای فرین دارد.
فرزانه یزدانخواه، حسن احمدزاده، بشیر بیک بابایی، علی پناهی،
دوره ۲۳، شماره ۸۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
واگذاری نقش های مهم به جامعه شهروندی در بافت های ناکارآمد نوعی پدیداری حکمروایی خوب در قالب اجتماعات مردم محور می باشد که می تواند ظرفیتی برای ایجاد مشارکت، سرمایه اجتماعی و اعتماد و انسجام اجتماعی باشد تا با انعطاف پذیری رخ داده بتوان بر پایداری شهری در این عرصه های سکونتگاهی و تاب آوری آن از بعد مخاطرات شهری دست یافت. منظور اصلی این پژوهش بررسی تأثیر حکمروایی اجتماعات محلی بر پایداری بافتهای ناکارآمد شهریست که برای این منظور، چهار محلۀ ناکارآمد و فرسوده به نامهای چوخورلار، قازانداغی، ملاحسین باغی و شمسآباد شهر تبریز به عنوان پایلوت مطالعاتی انتخاب شدند. پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از لحاظ نحوۀ گردآوری دادهها از نوع توصیفی-همبستگی می باشد در این راستا، ابتدا شاخصهای دو مکتب حکمروایی اجتماعات محلی و پایداری شهری از منابع و ادبیات پیشین استخراج و پس از تبادل نظر با کارشناسان مربوطه اقدام به طراحی دو پرسشنامه در رابطه با دو مفهوم یاد شده گردید و تعداد ۱۲۵ پرسشنامه برای هریگ از محلات انتخابی در نظر گرفته شد روایی این پژوهش محتوایی و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است و سپس نتایج بدستآمده با یکدیگر ادغام و مدل نهایی پژوهش بدستآمد. در پژوهش حاضر برای نیل به اهداف مطالعه، از دو نرمافزار SPSS ۲۶ (جهت ارائۀ اطلاعات توصیفی و آزمون نرمال بودن دادهها) و۳ Smart PLS (جهت ساختن مدل معادلات ساختاری و سنجش تأثیر متغیرها برهم) استفاده گردید. نتایج بدستآمده از پژوهش، نشان از تأثیرگذاری مثبت، قوی و معنیدار متغیر حکمروایی اجتماعات محلی بر پایداری بافتهای فرسوده است، که لزوم بکارگیری چنین ایدهای در برنامهریزی و مدیریت این بافتها را بیش از پیش روشن میسازد.
اقای محمود پروین زاد، دکتر رضا ولیزاده، دکتر کریم حسین زاده دلیر، دکتر حسن احمدزاده،
دوره ۲۴، شماره ۸۵ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
اسکان غیررسمی از پیامدهای نامطلوب شهرنشینی در جهان معاصر است که در نتیجه صنعتی شدن شتابان و نابرابریهای منطقهای شکلگرفته و به دلیل محرومیت و عدم برخورداری این سکونتگاهها از تسهیلات زندگی شهری در قیاس با دیگر نواحی شهری، آنها را کانون مسائل و مشکلات حاد شهری و ضد توسعه پایدار انسانی نموده است. وضعیت موجود سکونتگاههای غیررسمی نشان میدهد که برنامهریزیها، پیشبینیها و اقدامات انجامشده برای رفع معضلات این پدیده بهویژه در کلانشهر تبریز، کارایی آنچنانی نداشته است بهگونهای که گسترش پهنههای سکونتگاههای غیررسمی در این شهر خود دلیلی بر این ادعاست. بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که بهصورت سیستمی پیشرانهای کلیدی مؤثر بر شکلگیری و گسترش اسکان غیررسمی در محدوده کلانشهر تبریز شناسایی و تحلیل شوند. روش تحقیق در مطالعهی حاضر آمیخته (کمی- کیفی) با ماهیت تحلیلی- اکتشافی میباشد. در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، ۶۴ عامل اولیه در پنج حوزه مختلف استخراجشده و از طریق تحلیل ساختاری در نرمافزار میکمک تحلیل شدهاند. بر اساس نتایج، هجده عامل اصلی به عنوان پیشران کلیدی در شکلگیری و گسترش اسکان غیررسمی منطقه مورد شناسایی قرار گرفتهاند. در مرحله بعدی با تحلیل کیفی، این ۱۸ عامل در دو محور کلان و اقتصاد دستهبندی شدند. پس از تدوین سناریو، در مجموع سه سناریو مطلوب، سناریو بینابین یا ایستا و سناریو بحرانی (فاجعه)، بهعنوان سناریوهای بسیار قوی با احتمال وقوع بالا، برای آینده سکونتگاههای غیررسمی کلانشهر تبریز به دست آمدند.
آقای رضا احمدزاده، دکتر حسین نظم فر، دکتر سهیلا حمیدزاده خیاوی،
دوره ۲۴، شماره ۸۸ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
در نزد هانا آرنت، پراکسیس نوعی کنش عمومی است که در آن مردم، عرصهی زندگی خود را خلق و از نو میسازند و مناسبات انسان ها در فضا در کنش و واکنشی متاملانه و در بستر امر زمانی – مکانی رخ می دهد به عبارت دیگر حضور انسان در فضا نه به صورت اتفاقی بلکه متناظر بر وضعیت هایی است که در پروسه تولید اجتماعی فضا رخ می دهد. پارادایم شهرسازی انسان محور، به دنبال تولید فضایی است که مناسبات انسانی از جمله بازتولید سرمایه اجتماعی جایگزین انگاره صرفا فیزیکالیستی از شهر و عرصه های عمومی شود. سرمایه اجتماعی است که مولود روابط کنشگران در بازی های مکرر است و عنصر پیوند دهنده کنشگران منفرد به یکدیگر است که این عنصر تحت تاثیر اندازه اجتماعات می تواند کیفیتهای متفاوتی به خود بگیرد. تحقیق حاضر به روش توصیفی تحلیلی پیش می رود و با استفاده از آزمون های آماری ربط و پیوست متغیر سرمایه اجتماعی به برساخت الگوی شهرسازی انسان محور مورد سنجش قرار می دهد.