۸ نتیجه برای رجبی
مصطفی میرآبادی، آزیتا رجبی، مسعود مهدوی حاجیلویی،
دوره ۱۶، شماره ۵۵ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
بحث نابرابری و عدالت اجتماعی میان جوامع، از دیرباز مورد توجه علوم انسانی و اجتماعی و مکاتب مختلف فکری بوده است. آنچه که باید مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گیرد سنجش میزان و ابعاد مختلف نابرابری های فضایی، جهت جلوگیری یا کاهش شکاف و گسستگی بین محلات و نواحی شهری است. بر این اساس تحقیق حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با هدف سنجش و تحلیل نابرابری فضایی بین نواحی شهری مهاباد با تاکید بر نقش بافت ها و سکونتگاه های نابسامان در ایجاد ساختار ناهمگون فضایی شهری انجام شده است. در این پژوهش با به کارگیری شاخص های جمعیتی- اجتماعی، اقتصادی و کالبدی و همچنین مدل تاپسیس و مدل تحلیل خوشه ای به رتبه بندی و سطح بندی نواحی شهری مهاباد در سال ۱۳۹۳ پرداخته شده است. یافته ها و نتایج نشان از عدم توسعه یافتگی مطلوب شهر مهاباد دارد. البته این توسعه نیافتگی، تنها مختص بافت ها و سکونتگاه های نابسامان موجود شهر نیست. همچنین مشخص شد، نه تنها منابع و خدمات براساس میزان جمعیت توزیع نشده اند بلکه عکس این حالت نیز صادق است. با توجه به شکاف عمیق موجود بین نواحی شهری در شاخص کالبدی می توان گفت عامل مسأله ساز و دارای اولویت در ناهمگونی ساختار فضایی شهر مهاباد، عامل کالبدی و در راس آنها تاسیسات و خدمات شهری است که ریشه این ضعف در نحوه تدوین و تحقق طرح های توسعه شهری می باشد.
مصطفی میرآبادی، آزیتا رجبی، مسعود مهدوی حاجیلویی،
دوره ۱۸، شماره ۶۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
هدف این پژوهش تبیین و تحلیل عواملی همچون شاخص های جمعیتی- اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در عدم تعادل، تمرکز و جدایی گزینی فضایی در شهری مهاباد می باشد. تحقیق حاضر در سال ۱۳۹۴ انجام شده و روش بررسی آن، مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. داده های اسنادی، از گزارشات تفصیلی مرکز آمار ایران مربوط به شهر مهاباد (۱۳۹۰) و طرح های جامع (۱۳۹۰) و تفصیلی (۱۳۹۳) استخراج شده اند. همچنین جهت سنجش میانگین درآمد ماهانه خانوارهای نواحی مختلف از روش میدانی و توزیع پرسشنامه استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا استفاده از مدل SAW به رتبه بندی و طبقه بندی نواحی شهری و با بهره گیری از آزمون فریدمن به سنجش شکاف موجود بین نواحی در شاخص های مورد مطالعه پرداخته شده است. درا ادامه به منظور سنجش تمرکز و جدایی گزینی فضایی در شهر مهاباد از شاخص های جدایی گزینی در نرم افزارGeo-Segregation Analyzer استفاده شد. در نهایت برای سنجش اثرات هریک از شاخص های جمعیتی- اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بر عدم تعادل فضایی، از مدل تحلیل مسیر بهره گرفته شد. یافته ها و نتایج، در وهله اول نشان از عدم توسعه یافتگی مطلوب شهر مهاباد دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون فریدمن، نتایج برگرفته از سنجش شاخص های جدایی گزینی، نتایج مدل تحلیل مسیر ، همگی ما را به این مسئله رهنمون می سازد که عامل مسئله ساز، قابل توجه و دارای اولویت در ساختار فضایی شهر مهاباد، که موجب ایجاد شکاف، جدایی گزینی و تمرکز فضایی و همچنین دارای بیشترین اثر بر عدم تعادل فضایی شهر مهاباد است، عامل کالبدی و در راس آنها تاسیسات و خدمات شهری است که این مسئله توجه بیشتر مدیریت و برنامه ریزی شهری را در امر ساماندهی کالبدی شهر می طلبد.
محمدحسین رضائی مقدم، معصومه رجبی، زهرا زمانی،
دوره ۲۰، شماره ۷۱ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
پویایی بالای محیطهای رودخانهای، شناسایی و پیشبینی تغییرات مورفولوژیکی رودخانهها را ضروری میسازد. در این راستا میتوان از روش اندازهگیری شاخصهای ژئومورفیک استفاده کرد. حوضهی آبریز تلوار یکی از زیرحوضههای حوضهی آبریز قزل اوزن میباشد که در منتهیالیه جنوبی این حوضه و در شرق سنندج واقع شده است. در این پژوهش به دلیل وسعت بالای حوضه آبریز و همچنین به منظور دستیابی به نتایج دقیقتر، حوضهی آبریز تلوار به پانزده زیر حوضه تقسیم شد. با استفاده از مدل تحلیل خوشهای و شاخصهای مورفومتری شامل شاخص شکل حوضهی زهکشی(BS)، شاخص عدم تقارن حوضهی زهکشی(AF)، نسبت انشعاب (BR)، زمان تمرکز (TC)، زاویهی برخورد آبراههها و شاخص تراکم سطحی آبراههها (P)، به بررسی تکتونیک فعال در حوضه آبریز تلوار پرداخته شد. همچنین نرمافزارهای Arc GIS، Digimizer ، SPSSو Excel به کار گرفته شدند. تمامی شاخصها تکتونیک فعال و نسبتا فعال را در اکثر زیرحوضهها نشان میدهند.
سعید صادقیان، احمد رجبی، سید محمدرضا شادمانفر،
دوره ۲۱، شماره ۷۴ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده
بررسی الگوی مکانی جزایر حرارتی با تصاویر ماهواره ایی ،یکی از چالش های اساسی در فرآیند توسعه شهری کشورهای در حال توسعه میباشد که اگر این رشد حالت پراکنده و بدون برنامه ریزی به خود بگیرد مشکلات و مسائل متعددی را گریبانگیر فرایند مدیریتی و برنامه ریزی شهری خواهد نمود. هدف پژوهش شناسایی نحوه توزیع و اختلاف دمایی مناطق مختلف شهر قم نسبت به حومه آن به منظور کشف جزایر حرارتی و تهیه نقشه دمایی آن می باشد. در این تحقیق با بهره گیری از سنجش از دور و تصاویر ماهواره لندست و سنجنده OLI و TIRS در طول شش ماه متوالی از ماه دی ۱۳۹۷ تا خرداد ۱۳۹۸ ماههای سرد تا ماههای گرم، به بررسی وضعیت توزیع حرارت سطح زمین LST در شهر قم و اراضی حاشیه آن در ارتباط با کاربری و فاکتور شاخص پوشش گیاهی NDVI، پراخته شد. در طی تحقیقات به عمل آمده پیشنهاد می گردد با جلوگیری ار تخریب مزارع کشاورزی و احداث پارک های شهری در مناطق بایر و باز شهری از تشدید جزایر حرارتی در شهر قم جلوگیری کرد.
سعید صادقیان، احمد رجبی، سلیمان محمدی،
دوره ۲۱، شماره ۷۶ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
چکیده
مطالعات نشان میدهد بهره مندی از مساحت سطح زیرکشت و منحنی رشد محصولات برای کشورها حدود چند میلیون شغل جدید و میلیاردها دلار درامد ناخالص نصیب این کشورها کرده است که بیش از ۵۰ درصد آن سهم کشاورزان بوده است. با توجه به منحنی رشد محصولات در ۸ قطعه زمین که بر روی تصاویر لندست ۸ اعمال شده است، محصول یونجه (۱۰۵) دارای بهترین، شاداب ترین و کم استرس ترین پوشش گیاهی در بین محصولات بوده است و محصول یونجه (۳۰۳) دارای کمترین سبزینگی در زمان اوج رشد پوشش گیاهی و همچنین دارای بیشترین ضریب تغییرات در منحنی رشد خود بوده است. برطبق نتایج به دست آمده از مساحت سطح زیرکشت محصولات از تصویر NDVI، دریافتیم که محصول گندم(۳۰۴) دارای بیشترین اختلاف و محصول گندم (۱۰۸) دارای کمترین اختلاف می باشد. کل مساحت این ۸ قطعه زمین کشاورزی درسال ۹۸ برابر با ۷۷۵/۸۲ هکتار است و با توجه به نتایج شرکت کشت و صنعت برابر با ۸۹ هکتار بوده است به عبارتی مساحت محاسبه شده از تصویر NDVI اردیبهشت ماه سال ۹۸ تنها حدود ۷ درصد کمتر بدست آمده است.
معصومه رجبی، محمد حسین رضایی مقدم، احمد تک زارع،
دوره ۲۲، شماره ۷۷ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
چکیده
زمین لغزش و ناپایداری دامنهای، مخاطرات مهمی برای فعالیت انسانی هستند، که باعث خساراتی می شوند، این ناپایداری و مخاطرات به عنوان پدیدهای بالقوه و زیانبار مطرح است، کشور ما ایران با توپوگرافی عمدتا کوهستانی، فعالیت های زمین ساختی و لرزه خیزی زیاد، شرایط متنوع زمین شناسی و اقلیمی، عمده شرایط طبیعی را برای ایجاد طیف وسیعی از زمین لغزش ایجاد کرده است. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل موثر در ایجاد زمین لغزش و تعیین نقاط دارای پتانسیل زمین لغزش در حوضه الموت رود در استان قزوین با استفاده از متد رگرسیون لجستیک می باشد. در این پژوهش نقشه پراکنش زمین لغزشهای حوضه از طریق مطالعه عکسهای هوایی و بازدید میدانی با استفاده از GPS و تصاویر ماهواره ای تهیه شد. ۸ عامل موثر شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا ، فاصله ازرودخانه، کاربری اراضی، لیتولوژی، فاصله از گسل و تراکم شبکه زهکشی مورد استفاده قرار گرفت، و پس از شناسایی اقدام به پردازش آنها با استفاده از نرم افزارهای Matlab، ARC GIS ،IDRISI وEXEL گردید. بر اساس نتایج حاصله ۲۶/۵۸ درصد از مساحت حوضه در محدوده خطر بسیار کم وکم و۴۴/۱۷ درصد درمحدوده خطر زیاد و بسیار زیاد واقع شده است. همچنین عوامل ارتفاع و فاصله ازرودخانه بیشترین امتیازرا در ایجادزمین لغزش دارند.همچنین شاخص های اعتبار سنجی مدل شامل pseudo ROC و R_square ChiSquare به ترتیب ۹۵۷/-۲۵۱۱/۲۸۳ و۳۵۱۸/ محاسبه گردیدند که ازاعتبار قابل قبولی برخوردار می باشند
سعید صادقیان، احمد رجبی، فردین اثناعشری،
دوره ۲۲، شماره ۷۸ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
ما میخواهیم نقشه املاک زراعی و نقشه ارتوفتومپ حاصل از روش با کمک نقاط کنترل(PPK) را با روش تنها متکی به RTK بررسی کنیم. هدف اصلی این مقاله این است که روش RTK و PPK را باهم مقایسه کنیم برای همین یکبار با کمک نقاط کنترل موجود در تصاویر به تهیه نقشه میپردازیم و بار دوم با کمک نقاط مرکز تصویر که با RTK دو فرکانسِ و بسیار دقیق است با اتکا به آن و بدون کمک گرفتن از نقاط کنترل به تهیه نقشه بپردازیم و این دو نقشه را باهم ارزیابی میکنیم. در این تحقیق انواع خطاهای هندسی تأثیرگذار در دقت مکانی نقشه کاداستر اراضی کشاورزی موردبررسی قرار گرفت که دقت بهدستآمده از بررسی نقاط چک، جابجایی هندسی قطعات و خطای ایستگاه گذاری در منطقه محاسبه میشود. با توجه به خطاهای هندسی بهدستآمده و با استفاده از میانگین هندسی این خطاها ، به خطای هندسی جامع برای تبدیل تصاویر پهپاد به نقشه کاداستر میرسیم. با توجه به بررسی نقاط چک، جابهجایی هندسی، خطای ایستگاه گذاری در منطقه به ترتیب به مقادیر ۰,۰۱۱۷۴۶، ۰.۰۸۱۵۷۱۵، ۰.۰۵۴۵۵۷ دست پیدا کردیم که با توجه به خطاهای هندسی بهدستآمده و با استفاده از میانگین هندسی این خطاها ، به خطای هندسی جامع ۰.۰۹۸۸۳۵ متر برای تبدیل تصاویر پهپاد به نقشه کاداستر میرسیم. این مقدار خطا برای تهیه نقشههای ۱:۱۰۰۰ مناسب است.
اسماعیل رجبی، کریم حسین زاده دلیر، بختیار عزت پناه،
دوره ۲۴، شماره ۸۸ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
تحقیق حاضر از نظر هدف جز تحقیقات کاربردی و از نظر روش جز تحقیقات توصیفی محسوب می شود. پژوهش حاضر متکی به روش کتابخانهای و میدانی و ابزار پرسشنامه و مشاهده می باشد . برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای تی تک نمونهای ، همبستگی پیرسون ، رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است . مطابق نتایج ارزیابی دیدگاه ۴۰۰ نفر از شهروندان ساکن در منطقه ۸ شهرداری کلان شهر تبریز ، شاخصهای بازآفرینی و توسعه پایدار محلات ۸ گانه ، پایینتر از سطح متوسط قرار دارد . مطابق آزمون همبستگی ، قویترین رابطه در بین شاخصهای مورد بررسی با بازآفرینی منطقه ۸ را به ترتیب ، کالبدی ـ فضایی ، نهادی ، اقتصادی ، اجتماعی و زیستمحیطی داشتهاند . در یک ارزیابی یکپارچه میتوان استنباط کرد که نه تنها درک مفهوم توسعه پایدار در بازآفرینی پروژههای شهری در مطالعات داخلی به کفایت رخ نداده است ، بلکه به واسطه بینش سطحی و عدم درک مناسب از مفاهیم بنیادین و ارتباط دو سویه این دو رویکرد ، نیاز به مطالعه عمیقتر در این حوزه ضروری می نماید . در ارتباط با نقش پروژههای بازآفرینی شهری در دستیابی به اهداف توسعه پایدار در بخش مرکزی شهرها ، از طریق چشمانداز سرمایه فکری به عنوان محرک رشد میتوان بهره جست . بنابراین ، در یک قضاوت کلی میتوان ادعا کرد که دستیابی به اهداف بازآفرینی مبتنی بر توسعه پایدار ، یک فرآیند بلند مدت است که اکنون در آغاز راه است و با اهداف تعیین شده فاصله دارد .