۶ نتیجه برای محمودی
دوست محمد کلیم، محمد رضا پیشوایی، پیمان محمودی،
دوره ۱۳، شماره ۴۲ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
در این تحقیق ارتباط بین لکههای خورشیدی سالانه (ASN) و جمع بارش سالانه (APT) در سواحل شمالی خلیج فارس و دریای عمان با استفاده از دو روش آماری تابع همبستگی متقاطع و جداول توافقی مورد بررسی قرار گرفته است. ایستگاه های بوشهر، جاسک و شیراز تنها ایستگاه هایی هستند که در نیمه جنوبی ایران دارای داده های بارش بیش از صد سال هستند. داده های بارش این سه ایستگاه به ترتیب از سه منبع سازمان هواشناسی کشور، سازمان آب منطقه ی استان فارس و کتاب اسمیت سونین فراهم شد. شکاف های موجود در داده ها نیز توسط روش های مناسب رگرسیونی پر گردیدند. همچنین اعداد لکه های بین المللی روزانه نیز در دوره ۱۸۷۱ تا ۲۰۰۵ از مرکز ملی داده های ژئوفیزیکی آمریکا اخذ گردید.
نتایج ضرایب همبستگی متقاطع، یک همبستگی منفی معنی دار را بین تاخیرهای سه ساله لکههای خورشیدی سالانه (ASN) و جمع بارش سالانه (APT) روی دو ایستگاه بوشهر و جاسک نشان می دهد اما هیچگونه رابطه معناداری برای ایستگاه شیراز در هیچکدام از تاکیرها به دست نیامد. بر این اساس برای تاکیرهای سه ساله دو ایستگاه جاسک و بوشهر، جداول توافقی متعددی در نظر گرفته شد. آزمون کی دو وجود ارتباط میان بارش و لکههای خورشیدی با تأخیر ۳ ساله را برای جاسک اثبات نمود و ضریب کندال (تو-ب) نیز میزان شدت ارتباط را ضعیف و جهت آن را معکوس نشان داد؛ اما برای بوشهر و شیراز هرچند از نظر آماری ارتباط معنیداری حاصل نشد اما چون ضرایب کندال (تو-ب) برای بیشتر جداول توافقی منفی است لذا ارتباط بسیار ضعیف معکوس را نشان میدهد. از آنجا که کمینههای لکههای خورشیدی در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ میلادی رخ داده است، لذا انتظار میرود که بارش سواحل عمان (در جنوب ایران) ظرف سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ میلادی دوره نرمال و یا ترسالی را سپری کند.
بهلول علیجانی، پیمان محمودی، دوست محمد کلیم،
دوره ۱۵، شماره ۵۱ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده
در این مقاله برای بررسی میزان آسیب پذیری ایران به بیابانزایی از شاخص بیوکلیماتیک یونپ (برنامه محیطزیست ملل متحد) استفاده شد. ابتدا دادههای مربوط به دو پارامتر میانگین دمای سالانه و جمع بارش سالانه ۴۵ ایستگاه هواشناسی سینوپتیک برای یک دوره ۳۰ ساله (۲۰۰۵-۱۹۷۶) از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. سپس شاخص یونپ برای کل ایستگاهها محاسبه و نقشه پهنهبندی آن برای کل ایران تهیه شد. در ادامه با استفاده از آزمون
آماری-گرافیکی من-کندال که یکی از روشهای پیشنهادی سازمان هواشناسی جهانی برای تحلیل سریهای زمانی می باشد روند تغییرات شاخص یونپ در گستره ایران بررسی شد. بر اساس شاخص یونپ مشاهده شد که بیشتر مساحت ایران تحت سیطره اقالیم خشک و نیمه خشک می باشند که از لحاظ کلاس خطر بیابان زایی در طبقه شدید
و بسیار شدید قرار می گیرند. نتایج آماره من–کندال نشان میدهند که از بین ۴۵ ایستگاه مورد مطالعه تنها ۸ ایستگاه دارای روند معنادار بودهاند. در سه ایستگاه بیرجند، تبریز و مشهد روند تغییرات شاخص یونپ دارای روند منفی بوده که نشان از تمایل تغییر اقلیم این ایستگاهها از اقلیم نیمه خشک به اقلیم خشک را دارند. شاخص یونپ دو ایستگاه ارومیه و خوی نیز دارای روند منفی بودهاند، اما با این تفاوت که اقلیم این دو ایستگاه تمایل به سمت اقلیم نیمه خشک را نشان می دهند. روند تغییرات در ایستگاه سنندج در غرب ایران نشان از جابجایی بین اقلیم نیمه مرطوب با اقلیم نیمه خشک و ایستگاه یزد از اقلیم خشک به اقلیم فرا خشک دارد. اما ایستگاه زابل در شمال استان سیستان و بلوچستان تنها ایستگاهی بوده است که روند یونپ آن مثبت بوده است. یعنی روند تغییرات آن از اقلیم فراخشک به سمت اقلیم خشک بوده است. ایستگاههای نامبرده تنها ایستگاههایی بودند که روند تغییرات آنها در سطح احتمالاتی ۰۵/۰=&alpha معنی دار بوده است.
علی مصیب زاده، امین محمودی آذر،
دوره ۱۵، شماره ۵۲ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
حاشیهنشینی صرفاً مسألهای کالبدی-فیزیکی نبوده و از عوامل ساختاری در سطح ملی و منطقهای ناشی میشود. رشد فزاینده جمعیت شهری، توان سازمانهای دولتی و غیردولتی را در جهت توسعه و ارائه خدمات و تسهیلات شهری کاهش داده و برآورده نشدن نیازهای مسکن بهمنظور اسکان اقشار کمدرآمد در فضای رسمی و برنامهریزیشده شهر، حاشیهنشینی را به گونه بیسابقهای افزایش داده است. مطالعه حاضر بر آن است که با شناسایی و بررسی علل و عوامل موثر در شکلگیری این پدیده با استفاده برنامهریزی استراتژیک به تدوین استراتژیهای کارآمد در جهت بهبود شرایط بپردازد. بر این اساس عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار بر محله دیگاله شهر ارومیه که از محلات با هویت شهر محسوب میشود، شناسایی و تحلیل شدند. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و در آن از روش پیمایش، ابزار پرسشنامه، مدلهای سوات (SWOT) و تحلیل سلسلهمراتبی و تکنیکهای آماری مختلف در جهت ارائه استراتژیهای بهینه بهره گرفته شده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که محدوده با وجود قدمت طولانی و هویتمندی بالا از نظر نقاط ضعف از آسیبپذیری بالایی برخوردار بوده و در عین حال از پتانسیلهای بالقوهای جهت رسیدن به کمال مطلوب را داراست.
بهلول علیجانی، پیمان محمودی، دوست محمد کلیم،
دوره ۱۶، شماره ۵۶ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
یخبندان دارای ویژگیهای آماری مختلفی است که روزهای ذوب-انجماد یکی از این ویژگیها است. در این مطالعه هدف بر آن است که با استخراج فراوانی روزهای ذوب-انجماد، توزیع زمانی و مکانی این ویژگی از یخبندان در مقیاسهای سالانه و ماهانه در ایران بررسی شود. لذا برای دسترسی به این هدف، دادههای مربوط به دماهای حداقل و حداکثر روزانه ۶۲ ایستگاه هواشناسی سینوپتیک برای یک دوره ۱۵ ساله از سال ۹۱-۱۹۹۰ تا ۲۰۰۵-۲۰۰۴ برای ماههای اکتبر تا می از سازمان هواشناسی کشور دریافت گردید. سپس بر اساس تعریف روزهای ذوب-انجماد بهعنوان روزهایی که در آن دمای حداکثر صفر یا بالای صفر درجه سانتیگراد و دمای حداقل ۲/۲- و یا پایینتر از آن باشد، فراوانیهای ماهانه و سالانه آن استخراج گردید و نقشههای پهنهبندی آن رسم شدند.
نتایج این تحقیق نشان میدهد که در مقیاس سالانه حداکثر فراوانی روزهای ذوب-انجماد، با بیش از ۷۰ روز، در غرب، شمالغرب و ایستگاههای مرتفع زاگرس میانی مشاهده میشود. ماه ژانویه نیز اوج میانگین فراوانی وقوع روزهای ذوب-انجماد در ایران است. در این ماه از بین ۶۲ ایستگاه مورد مطالعه ۵۱ ایستگاه یعنی حدود ۸۲ درصد ایستگاهها حداقل یک روز ذوب-انجماد داشتهاند.
طیبه محمودی محمد آبادی، محمدحسین رامشت،
دوره ۲۰، شماره ۶۹ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
برنامه ریزان فضایی همگی به وجود نوعی آشفتگی و ناپایداری درفضای ایران متفق القول هستند. بروز این آشفتگیها در الگوی نامتوازن توسعه مناطق و بحران های زیست محیطی اشکار است. اگر کشور را یک سیستم تلقی کنیم درخواهیم یافت که تغییرات محیطی معمولا با زمان تاخیر نسبتا طولانی بروز میکنند و زمان پاسخ سیستمهای محیطی گاه بعد از چند دهه تظاهر میکند، لذا برای درک بهتر تحولات امروز ایران باید نیم نگاهی نیز به گذشته داشت تا شاید بتوان به دریافتهایی عمیقتری دست یافت. تغییرات فضایی در ایران را باید بیشتر به دوره مدرن نسبت داد و غالب این تغییرات با آگاهی و برنامههای از قبل تدوین شده اعمال شده است. حدود یک سده از اولین تلاشها برای برنامهریزی فضایی ایران با طراحی یازده برنامه توسعهای میگذرد. اکنون دستاوردیکه نصیب ایرانیان شده را میتوان در چند گزاره کوتاه خلاصه نمود. پنج برابرشدن جمعیت ایران، اضمحلال تقریبی سازمندی عشایری، جابجایی نسبت روستانشینی و شهرنشینی، افزایش بیست و یک برابری سوختهای فسیلی، افزایش نه برابری مصرف مواد غذایی، کاهش شش میلیون هکتاری جنگلها، فصلی شدن یازده رودخانه از سیزده رودخانه دائمی ایران، آلودگی ۱۵۰ روزه هوای شهرهای بزرگ، پارگی ایران به سی و یک بخش مدیریت اداری، حال این پرسش در برابر برنامهریزان فضایی کشور قراردارد و آن اینکه عامل اصلی این تحولات وتغییرات فضایی چه بوده است؟ نتایج حاصل از این پژوهش که باروش پدیدارشناسی وبا رویکردی تاریخی به تحلیل تغییرات فضایی ایران مبادرت کرده نشان میدهد
* تغییرات فضایی ایران ناشی از تغییرساختارهای اداری وتقسیمات کشوری در یک سده قبل است .
*تغییر ساختار اداری کشور دریکصدسال گذشته منجر به عدم تعادل فضایی ، رشد شهرنشینی ، هویت زدایی مکانی –اجتماعی ، تغییر در مالکیت مردمی به دولتی ، تقلیل تنوع در سازمندیهای اجتماعی، و آسیبپذیری محیطی ایران شده است.
آقای زاهد دلدارزهی، دکتر پیمان محمودی، دکتر محمود خسروی،
دوره ۲۴، شماره ۸۸ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش تحلیل همبستگی بین شاخص دو قطبی اقیانوس هند (IOD) با خشکسالیها و ترسالیهای ایران در یک مقیاس ماهانه است. برای رسیدن به این هدف اصلی بین شاخص بارش استاندارد شده (SPI) ۶۳ ایستگاه همدید ایران با مقادیر شاخص دو قطبی اقیانوس هند (IOD) با استفاده از دو ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و ضریب همبستگی رتبهای اسپیرمن تحلیل همبستگی انجام شد نتایج این تحلیل نشان دادند که در ماههای فصل پاییز بین شاخص دو قطبی اقیانوس هند (IOD) و خشکسالیها و ترسالی های ایران در ارتباط همزمان و تاخیر یک ماهه یک همبستگی متوسط مثبت وجود دارد یعنی خشکسالی های فصل پاییز ایران در فاز منفی و ترسالی های آن در فاز مثبت این شاخص رخ می دهند. اما در فصل زمستان بین خشکسالی ها و ترسالی های ایران با شاخص دو قطبی اقیانوس هند (IOD) همبستگی قابل توجهی مشاهده نشد. در فصل بهار نیز مشاهده شد که در ارتباط همزمان بین خشکسالی های و ترسالی های ایران به خصوص در نیمه جنوبی آن یک همبستگی منفی متوسط با شاخص دو قطبی اقیانوس هند (IOD) وجود دارد. به عبارت دیگر خشکسالی های این فصل ایران در فاز مثبت و ترسالی های آن در فاز منفی رخ می دهند یعنی دقیقاً عکس رابطه ای که در فصل پاییز مشاهده شده بود.