[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
DOI::
OPEN ACCESS::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
آمار نشریه
مقالات منتشر شده: 660
نرخ پذیرش: 21.9
نرخ رد: 78.1
میانگین داوری: 307 روز
میانگین انتشار: 630 روز
..
آمار عمومی نشریه
آمار عمومی نشریه
..
تعداد دورها                          23
تعداد شماره‌ها 83
 تعداد مقالات 4001
 تعداد مشاهده مقاله 11748252
 تعداد مقالات ارسال شده در یکسال اخیر 3230
 تعداد مقالات پذیرفته شده  637
 درصد پذیرش 30
 زمان پذیرش (روز) 120
 تعداد پایگاه های نمایه شده 9
 h.index 3
میانگین بازه زمانی فرایند داوری 30
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۶ نتیجه برای محمودی

دوست محمد کلیم، محمد رضا پیشوایی، پیمان محمودی،
دوره ۱۳، شماره ۴۲ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده در این تحقیق ارتباط بین لکه‌های خورشیدی سالانه (ASN) و جمع بارش سالانه (APT) در سواحل شمالی خلیج فارس و دریای عمان با استفاده از دو روش آماری تابع همبستگی متقاطع و جداول توافقی مورد بررسی قرار گرفته است. ایستگاه های بوشهر، جاسک و شیراز تنها ایستگاه هایی هستند که در نیمه جنوبی ایران دارای داده های بارش بیش از صد سال هستند. داده های بارش این سه ایستگاه به ترتیب از سه منبع سازمان هواشناسی کشور، سازمان آب منطقه ی استان فارس و کتاب اسمیت سونین فراهم شد. شکاف های موجود در داده ها نیز توسط روش های مناسب رگرسیونی پر گردیدند. همچنین اعداد لکه های بین المللی روزانه نیز در دوره ۱۸۷۱ تا ۲۰۰۵ از مرکز ملی داده های ژئوفیزیکی آمریکا اخذ گردید. نتایج ضرایب همبستگی متقاطع، یک همبستگی منفی معنی دار را بین تاخیرهای سه ساله لکه‌های خورشیدی سالانه (ASN) و جمع بارش سالانه (APT) روی دو ایستگاه بوشهر و جاسک نشان می دهد اما هیچگونه رابطه معناداری برای ایستگاه شیراز در هیچکدام از تاکیرها به دست نیامد. بر این اساس برای تاکیرهای سه ساله دو ایستگاه جاسک و بوشهر، جداول توافقی متعددی در نظر گرفته شد. آزمون کی دو وجود ارتباط میان بارش و لکه‌های خورشیدی با تأخیر ۳ ساله را برای جاسک اثبات نمود و ضریب کندال (تو-ب) نیز میزان شدت ارتباط را ضعیف و جهت آن را معکوس نشان داد؛ اما برای بوشهر و شیراز هرچند از نظر آماری ارتباط معنی‌داری حاصل نشد اما چون ضرایب کندال (تو-ب) برای بیشتر جداول توافقی منفی است لذا ارتباط بسیار ضعیف معکوس را نشان می‌دهد. از آنجا که کمینه‌های لکه‌های خورشیدی در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ میلادی رخ داده است، لذا انتظار می‌رود که بارش سواحل عمان (در جنوب ایران) ظرف سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ میلادی دوره نرمال و یا ترسالی را سپری کند.
بهلول علیجانی، پیمان محمودی، دوست محمد کلیم،
دوره ۱۵، شماره ۵۱ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده

در این مقاله برای بررسی میزان آسیب پذیری ایران به بیابان­زایی از شاخص بیوکلیماتیک یونپ (برنامه محیط­زیست ملل متحد) استفاده شد. ابتدا داده­های مربوط به دو پارامتر میانگین دمای سالانه و جمع بارش سالانه ۴۵ ایستگاه هواشناسی سینوپتیک برای یک دوره ۳۰ ساله (۲۰۰۵-۱۹۷۶) از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. سپس شاخص یونپ برای کل ایستگاه­ها محاسبه و نقشه پهنه­بندی آن برای کل ایران تهیه شد. در ادامه با استفاده از آزمون
آماری-گرافیکی من-کندال که یکی از روش­های پیشنهادی سازمان هواشناسی جهانی برای تحلیل سری­های زمانی می باشد روند تغییرات شاخص یونپ در گستره ایران بررسی شد. بر اساس شاخص یونپ مشاهده شد که بیش­تر مساحت ایران تحت سیطره اقالیم خشک و نیمه ­خشک می باشند که از لحاظ کلاس خطر بیابان زایی در طبقه شدید

و بسیار شدید قرار می گیرند. نتایج آماره  من–کندال نشان می­دهند که از بین ۴۵ ایستگاه مورد مطالعه تنها ۸ ایستگاه دارای روند معنادار بوده­اند. در سه ایستگاه بیرجند، تبریز و مشهد روند تغییرات شاخص یونپ دارای روند منفی بوده که نشان از تمایل تغییر اقلیم این ایستگاه­ها از اقلیم نیمه­ خشک به اقلیم خشک را دارند. شاخص یونپ دو ایستگاه ارومیه و خوی نیز دارای روند منفی بوده­اند، اما با این تفاوت که اقلیم این دو ایستگاه تمایل به سمت اقلیم نیمه خشک را نشان می دهند. روند تغییرات در ایستگاه سنندج در غرب ایران نشان از جابجایی بین اقلیم نیمه مرطوب با اقلیم نیمه خشک و ایستگاه یزد از اقلیم خشک به اقلیم فرا خشک دارد. اما ایستگاه زابل در شمال استان سیستان و بلوچستان تنها ایستگاهی بوده است که روند یونپ آن مثبت بوده است. یعنی روند تغییرات آن از اقلیم فراخشک به سمت اقلیم خشک بوده است. ایستگاه­های نامبرده تنها ایستگاه­هایی بودند که روند تغییرات آن­ها در سطح احتمالاتی ۰۵/۰=&alpha معنی دار بوده است.


علی مصیب زاده، امین محمودی آذر،
دوره ۱۵، شماره ۵۲ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

حاشیه‌نشینی صرفاً مسأله­ای کالبدی-فیزیکی نبوده و از عوامل ساختاری در سطح ملی و منطقه­ای ناشی می­شود. رشد فزاینده جمعیت شهری، توان سازمان­های دولتی و غیردولتی را در جهت توسعه و ارائه خدمات و تسهیلات شهری کاهش داده و برآورده نشدن نیازهای مسکن به­منظور اسکان اقشار کم‌درآمد در فضای رسمی و برنامه‌ریزی‌شده شهر، حاشیه­نشینی را به گونه بی­سابقه­ای افزایش داده است. مطالعه حاضر بر آن است که با شناسایی و بررسی علل و عوامل موثر در شکل­گیری این پدیده با استفاده برنامه­ریزی استراتژیک به تدوین استراتژی­های کارآمد در جهت بهبود شرایط بپردازد. بر این اساس عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار بر محله دیگاله شهر ارومیه که از محلات با هویت شهر محسوب می­شود، شناسایی و تحلیل شدند. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و در آن از روش پیمایش، ابزار پرسشنامه، مدل­های سوات (SWOT) و تحلیل سلسله­مراتبی و تکنیک­های آماری مختلف در جهت ارائه­ استراتژی‌های بهینه بهره گرفته شده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که محدوده با وجود قدمت طولانی و هویتمندی بالا از نظر نقاط ضعف از آسیب­پذیری بالایی برخوردار بوده و در عین حال از پتانسیل­های بالقوه­ای جهت رسیدن به کمال مطلوب را داراست.


بهلول علیجانی، پیمان محمودی، دوست محمد کلیم،
دوره ۱۶، شماره ۵۶ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

یخبندان دارای ویژگی­های آماری مختلفی است که روزهای ذوب-انجماد یکی از این ویژگی­ها است. در این مطالعه هدف بر آن است که با استخراج فراوانی روزهای ذوب-انجماد، توزیع زمانی و مکانی این ویژگی از یخبندان در مقیاس­های سالانه و ماهانه در ایران بررسی شود. لذا برای دسترسی به این هدف، داده­های مربوط به دماهای حداقل و حداکثر روزانه ۶۲ ایستگاه هواشناسی سینوپتیک برای یک دوره ۱۵ ساله از سال ۹۱-۱۹۹۰ تا ۲۰۰۵-۲۰۰۴ برای ماه­های اکتبر تا می از سازمان هواشناسی کشور دریافت گردید. سپس بر اساس تعریف روزهای ذوب-انجماد به‌عنوان روزهایی که در آن دمای حداکثر صفر یا بالای صفر درجه سانتی‌گراد و دمای حداقل ۲/۲- و یا پایین­تر از آن باشد، فراوانی­های ماهانه و سالانه آن استخراج گردید و نقشه­های پهنه­بندی آن رسم شدند.

نتایج این تحقیق نشان می­دهد که در مقیاس سالانه حداکثر فراوانی روزهای ذوب-انجماد، با بیش از ۷۰ روز، در غرب، شمال­غرب و ایستگاه­های مرتفع زاگرس میانی مشاهده می­شود. ماه ژانویه نیز اوج میانگین فراوانی وقوع روزهای ذوب-انجماد در ایران است. در این ماه از بین ۶۲ ایستگاه مورد مطالعه ۵۱ ایستگاه یعنی حدود ۸۲ درصد ایستگاه­ها حداقل یک روز ذوب-انجماد داشته­اند.


طیبه محمودی محمد آبادی، محمدحسین رامشت،
دوره ۲۰، شماره ۶۹ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

برنامه ریزان فضایی همگی به وجود نوعی آشفتگی و ناپایداری درفضای ایران متفق القول هستند. بروز این آشفتگی­ها در الگوی نامتوازن توسعه مناطق و بحران های زیست محیطی اشکار است. اگر کشور را یک سیستم تلقی کنیم درخواهیم یافت که تغییرات محیطی معمولا با زمان تاخیر نسبتا طولانی بروز می­کنند و زمان پاسخ سیستم­های محیطی گاه بعد از چند دهه تظاهر میکند، لذا  برای درک بهتر تحولات امروز ایران باید نیم نگاهی نیز به گذشته داشت تا شاید بتوان به دریافت­هایی عمیق­تری دست یافت. تغییرات فضایی در ایران را باید بیشتر به دوره مدرن نسبت داد و غالب این تغییرات با آگاهی و برنامه­های از قبل تدوین شده اعمال شده است. حدود یک سده از اولین تلاش­ها برای برنامه­ریزی فضایی ایران با طراحی یازده برنامه توسعه­ای می­گذرد. اکنون دستاوردی­که نصیب ایرانیان شده­ را میتوان در چند گزاره کوتاه خلاصه نمود. پنج برابرشدن جمعیت ایران، اضمحلال تقریبی سازمندی عشایری، جابجایی نسبت روستانشینی و شهرنشینی، افزایش بیست و یک برابری سوخت­های فسیلی، افزایش نه برابری مصرف مواد غذایی، کاهش شش میلیون هکتاری جنگل­ها، فصلی شدن یازده رودخانه از سیزده رودخانه دائمی ایران، آلودگی ۱۵۰ روزه هوای شهرهای بزرگ، پارگی ایران به سی و یک بخش مدیریت اداری، حال این پرسش در برابر برنامه­ریزان فضایی کشور قراردارد و آن اینکه عامل اصلی این تحولات وتغییرات فضایی چه بوده است؟  نتایج حاصل از این پژوهش که باروش پدیدارشناسی وبا رویکردی تاریخی به تحلیل تغییرات فضایی ایران مبادرت کرده نشان می­دهد
* تغییرات فضایی ایران ناشی از تغییرساختارهای اداری وتقسیمات کشوری در یک سده قبل است .
*تغییر ساختار اداری کشور دریکصدسال گذشته منجر به عدم تعادل فضایی ، رشد شهرنشینی ، هویت زدایی مکانی –اجتماعی ، تغییر در مالکیت مردمی به دولتی ، تقلیل تنوع در سازمندی­های اجتماعی، و آسیب­پذیری محیطی ایران شده است.
 

 
آقای زاهد دلدارزهی، دکتر پیمان محمودی، دکتر محمود خسروی،
دوره ۲۴، شماره ۸۸ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده

هدف اصلی این پژوهش تحلیل همبستگی بین شاخص دو قطبی اقیانوس هند (IOD) با خشکسالی­ها و ترسالی­های ایران در یک مقیاس ماهانه است. برای رسیدن به این هدف اصلی بین شاخص بارش استاندارد شده (SPI) ۶۳ ایستگاه همدید ایران با مقادیر شاخص دو قطبی اقیانوس هند (IOD) با استفاده از دو ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و ضریب همبستگی رتبه­ای اسپیرمن تحلیل همبستگی انجام شد نتایج این تحلیل نشان دادند که در ماه­های فصل پاییز بین شاخص دو قطبی اقیانوس هند (IOD) و خشکسالی­ها و ترسالی های ایران در ارتباط همزمان و تاخیر یک ماهه یک همبستگی متوسط مثبت وجود دارد یعنی خشکسالی های فصل پاییز ایران در فاز منفی و ترسالی های آن در فاز مثبت این شاخص رخ می دهند. اما در فصل زمستان بین خشکسالی ها و ترسالی های ایران با شاخص دو قطبی اقیانوس هند (IOD) همبستگی قابل توجهی مشاهده نشد. در فصل بهار نیز مشاهده شد که در ارتباط همزمان بین خشکسالی های و ترسالی های ایران به خصوص در نیمه جنوبی آن یک همبستگی منفی متوسط با شاخص دو قطبی اقیانوس هند (IOD) وجود دارد. به عبارت دیگر خشکسالی های این فصل ایران در فاز مثبت و ترسالی های آن در فاز منفی رخ می دهند یعنی دقیقاً عکس رابطه ای که در فصل پاییز مشاهده شده بود.       

صفحه 1 از 1     

فضای جغرافیایی Geographic Space
Persian site map - English site map - Created in 0.29 seconds with 36 queries by YEKTAWEB 4657