۸ نتیجه برای بافت فرسوده
علی مصیب زاده، اصغر عابدینی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
بافتهای فرسوده شهری که زمانی بر اساس الگوهای شهری و با تأثیر از شرایط اقتصادی- اجتماعی ساکنان و ویژگیهای محیطی به وجود آمدهاند، امروزه بر اثر گذشت زمان و تغییر در الگوهای فضایی ساخت و ساز، قابلیت زندگی را از دست دادهاند و دارای مشکلات زیادی از لحاظ شرایط کالبدی، عبور و مرور، اقتصادی و اجتماعی برای زندگی امروزی است. برنامههای راهبردی با توجه به انعطافپذیری و داشتن دید بلندمدت و تلفیق سطوح مختلف برنامهریزی، در بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده دارای اهمیت بسیاری است. این بافتها دارای توانها، نقاط قوت و فرصتهای زیادی هستند که بر اساس شناخت جامع و برنامهریزی صحیح این نقاط، میتوان راهبردهای بهینهای جهت ساماندهی وضعیت موجود بافتهای فرسوده ارایه داد. در این مقاله بر اساس مدل SWOT نقاط قوت، ضعف و فرصتها و تهدیدهای موجود شناسایی شده و بر اساس طیف لیکرت نظرات کارشناسان و مسوولان مورد بررسی قرار گرفته و هر یک وزن خاصی بر اساس امتیاز کسب شده، به خود گرفته و سپس راهبردهای بهینه بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محدوده مرکزی شهر ارومیه به دست آمدهاند. راهبردهای به دست آمده به عنوان راهنما و ملاک عمل بهسازی و نوسازی این محدوده جهت تصمیمگیری و اجرا ارایه شدهاند.
در نهایت این نتیجه حاصل شده است که محدودهی مرکزی شهر ارومیه، با توجه به وجود امکانات اخذ وام از سازمانهای داخلی و بینالمللی، وجود بازار بزرگ ارومیه به عنوان محور اصلی اقتصادی شهر و همچنین وجود میادین، مکانهای با ارزش و بناهای تاریخی و جزو آن، دارای پتانسیلهای بالقوهای جهت بهسازی و نوسازی میباشد.
زهرا پیشگاهیفرد، ناصر اقبالی، عبدالرضا فرجیراد ، بشیر بیگ بابایی،
دوره ۱۲، شماره ۳۷ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
امروزه با توجه به روند رو به رشد جمعیت و تراکم جمعیت در مناطق شهری و لزوم ایجاد مناطق امن در مجتمعهای زیستی علیالخصوص در شهرهای پرجمعیت و مستعد از نظر لرزهخیزی، لزوم نگرشی همه جانبه و فراگیر به حوادث طبیعی و فجایع ناشی از بروز آنها بیش از پیش جلوه نموده است. کلان شهر تبریز به خاطر نزدیکی به گسل تبریز که یکی از فعالترین و خطرناکترین گسلها در سرزمین زلزله خیز ایران میباشد. همیشه شاهد حوادث و بلایای ناگوار طبیعی بوده است. در این بین منطقه ۸ شهری تبریز که به عنوان منطقه تاریخی و فرهنگی شهر تبریز شناخته میشود، دارای اماکن تاریخی با ارزش، بافتهای فرسوده، ترافیک سنگین و تراکم جمعیت بالا است که اهمیت مطالعه و پژوهش را در زمینه مدیریت بحران را در این شهر بیشتر میکند. در پژوهش حاضر جهت مدیریت صحیح بحران در منطقه قدیمی ۸ تبریز، با بهرهگیری از مدل سلسله مراتبی (AHP) در محیط GIS، اقدام به تفکیک سطوح خطرپذیر منطقه گردید. لایههای مورد استفاده در این مدل شامل فاصله از گسل، کیفیت ابنیه، تراکم جمعیت، نزدیکی به معابر، نزدیکی به فضاهای باز، درمانی، ایستگاه آتشنشانی، اماکن نظامی و انتظامی، پمپ بنزین و همچنین توپوگرافی محدوده مورد مطالعه میباشد. نتایج حاصل از خروجی مدل نشان میدهد که تنها ۹۶/۱۲% درصد از محدوده مورد مطالعه دارای وضعیت بسیار مطلوب میباشد. ۰۳/۵۲% درصد از محدوده نیز در وضعیت متوسط تا مطلوب از لحاظ خطرپذیری در مواقع بحرانی قرار دارد. ۰۱/۳۵% درصد از محدوده مورد مطالعه نیز در شرایط نامطلوب تا بسیار نامطلوب قرار دارد که این امر لزوم برنامهریزی دقیق و اصولی را در مراحل قبل، حین و بعد از وقوع بحران از طرف مسئولین این منطقه طلب میکند
سعید ملکی، علی شجاعیان، قاسم فرهمند،
دوره ۱۷، شماره ۵۹ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
فرسودگی واقعیتی است که تاکنون بیشتر شهرهای با سابقه و تاریخی را متاثر ساخته است. آنچه مسلّم است در این گونه شهرها این مسأله، رشد بافت شهری را مختل کرده و آن را به پیرامون سوق میدهد. بنابراین افزون بر نابودی بافت های درونی و باسابقه شهری، هزینه های هنگفتی را با ایجاد بافت های نوظهور بر گرده شهر تحمیل می کند. هدف این تحقیق اولویتبندی مناطق مختلف قلمرو پژوهش به منظور اعمال بهسازی و نوسازی است. برای دستیابی به هدف مذکور از ۵ متغیر اصلی در بافت فرسوده شامل قدمت، قیمت، نوع مصالح، مساحت و وضعیت دسترسی به بافت استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از عملگرهای فازی(Sum، Gama، Product) در محیط GIS، و همچنین با وزنگذاری معیارهای منتخب، از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP)، به منظور مقایسه استفاده شده است. در نهایت نتایج بدست آمده از عملگرهای فازی و AHP فازی، جهت شناسایی بهترین مکان ها برای بهسازی و نوسازی بافت فرسوده، به قیاس کشیده شده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که مطابق توابع و مدل بکار رفته در پژوهش قسمت های بیرونی بافت (با مساحت ۲۳۶۱۰۳ متر یعنی ۶۵/۰ درصد از کل سهم بافت) به علت نزدیکی به خیابان های اصلی و ساخت وساز نسبتاً بهتر نسبت به قسمت های درونی بافت (با مساحت ۱۰۰۷۵۴ متر یعنی ۲۸/۰ درصد از کل سهم بافت)، از اولویت پایین تری برای نوسازی برخوردار است. همچنین مدل FAHP، مساحتی بالغ بر ۴۷۵۶۹ متر یعنی ۱۳/۰ درصد از کل مناطق بافت را برای امر بهسازی پیشنهاد می کند. البته این امر در عملگر Gama fuzzy با دقت و جزئیات بیشتری نسبت به دیگر توابع و و مدل AHP فازی نشان داده شده است.
محمدتقی حیدری، ابوالفضل مشکینی، محسن احدنژاد روشتی،
دوره ۱۸، شماره ۶۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
زمین پایگاه نهایی و عرصه تمام فعالیتهای بشر است و توزیع عادلانه و استفاده بهینه از زمین بهعنوان شاخص اولیه و محک صحت و سقم ادعای مدعیان عدالت اجتماعی بهشمار میرود. امروزه به دلیل نقش زمین در تامین رفاه و آسایش عمومی و تلقی آن بهعنوان یک ثروت عمومی از یکطرف و نیز به دلیل افزایش روزافزون جمعیت و نیازهای نامحدود آن از طرف دیگر ضروری است تا استفاده بهینه از این منابع محدود در راستای منافع عمومی، حفاظت بهینه و درخور پایدار در نظر گرفته شود. در این راستا هدف اصلی تحقیق حاضر ارتقاء بهرهوری و بهینهسازی استفاده از زمین و امکان توسعه درونشهری[۱] در بافت فرسوده شهر زنجان؛ بهمنظور رفع نیازهای موجود بافت بهویژه نیاز مسکن شهری حداقل در طی یک افق ده ساله و از سویی جلوگیری از توسعه ناموزون فیزیکی شهر زنجان میباشد. در راستای هدف مذکور با جمعآوری اطلاعات مورد نیاز در بافت فرسوده شهر زنجان از طریق منابع کتابخانهای و میدانی به بررسی شیوههای بازیافت زمین در این بافت با رویکرد تامین نیاز مسکن شهری پرداخته شد. نتایج کلی الگوی تدوین شده بازیافت زمین در بافت فرسوده شهر نشانگر نتایج ارزشمندی در ارتباط با میزان اراضی بازیافتی (۲۰۵۴ قطعه با مساحت ۵/۸۲۲۸۹۵ مترمربع (معادل ۸۲ هکتار) میباشد. همچنین از بعد کمی و بر مبنای مستندات پیشبینی جمعیت در طرح مصوب توسعه شهری در افق مطالعه پژوهش (۱۳۹۰-۱۴۰۰) تعداد واحدهای مسکونی مورد نیاز این افق علاوه بر واحدهای موجود، ۳۴۶۸۲ واحد برآورد گردید که این نیاز مسکونی با استفاده از ۳۸۱۶ واحد مسکونی استحصالی بافت؛ که در حدود ۱۱ درصد از نیاز مسکونی شهر را شامل میشود میتواند جبران گردد. لذا اراضی بازیافت شده علاوه بر رفع نیاز کمبود کاربریهای موجود در بافت؛ در ایجاد پیوستگی بین بافتهای مجاور و جلوگیری از گسترش فیزیکی و توسعه شهری پایدار در شهر زنجان میتواند موثر واقع شود.
مهدیه نخعی، اسفندیار بندریان، بختیار عزت پناه،
دوره ۱۹، شماره ۶۸ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
شهر به عنوان نماد کالبدی ؛ اوضاع فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و فن آوری در هر عصر و دوره ای میتواند معیاری جهت ارزیابی روند تحولات جامعه در آن باشد. بافتهای شهری نیز در هر کشور و در هر عصر و زمانه متناسب با درجه توسعه یافتگی آن کشور و بواسطه کنشگران و عوامل مختلف، شکل گرفته و شرایط اجتماعی، اقتصادی ؛ سیاسی و فرهنگی کشور در هر زمانی در شکل گیری بافتهای شهری موثر بوده است. هدف کلی مقاله حاضر بررسی نقش کنشگران دخیل در نوسازی بافت فرسوده منطقه۱۲تهران می باشد، در این راستا، پس از مطالعه سوابق پژوهش و ادبیات موضوعی تحقیق، مصاحبه وکسب نظر اساتید در این خصوص نقش و تاثیر هر یک از کنشگران در بهبود و نوسازی بافت فرسوده مورد تحلیل قرار گرفت.پنج کنشگر مؤثر در فرآیند نوسازی بافت فرسوده عبارتند از: سازمان های دولتی، ساکنین بافت فرسوده، نهادهای محلی، اهداف و راهبرها و بخش خصوصی می باشد. پژوهش حاضر از حیث روش، توصیفی و پیمایشی است و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری تحقیق ساکنین منطقه ۱۲ شهر تهران هستند. با توجه به جمعیت کل منطقه ۱۲، باید گفت که ۲۴۰۷۲۰ نفر به عنوان جامعه آماری تحقیق هستند.که با توجه به زیاد بودن تعداد جامعه آماری جهت مصاحبه و توزیع پرسشنامه، بخشی از نمونه آماری جهت مصاحبه و توزیع پرسشنامه انتخاب شده است. در این زمینه با استفاده از روش نمونه گیری مورگان، ۳۸۴ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. برای جمع آوری اطلاعات از نمونه آماری، از پرسشنامه ایی که با توجه به متغیرهای تحقیق و عملیاتی نمودن آنها تنظیم شده، استفاده گردیده است. برای تعیین روایی ابزار جمع آوری اطلاعات از روایی محتوایی استفاده گردید. پایایی پرسشنامه محقق ساخته ی تحقیق با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، ۹۶۳/۰ بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری و تحلیل عاملی اکتشافی با نرم افزار Lisrell استفاده گردید. بر اساس نتایج بهدستآمده از مدل معادلات ساختاری، مقدار ضریب معناداری (T- VALUE) برای مجموعه روابط بین کنشگران با یکدیگر و متغیرهای تحقیق بررسی شد.که ارتباط بین کنشگران(سازمان های دولتی، ساکنین بافت فرسوده، نهادهای محلی، اهداف و راهبرها و بخش خصوصی) بر ابعاد و شاخصهای موثر بر بافت فرسوده منطقه۱۲تهران که شامل(عوامل اقتصادی همچنین میزان بار عاملی یا ضریب استانداردشده، بدستآمده برای کنشگران مربوط به ترتیب۱۶/۰ و ۱۵/۰و ۱۰/۰و۵۲/۰و۰۹/۰می باشد. ،عوامل اجتماعی، عوامل کالبدی،عوامل زیست محیطی،عوامل سیاسی-اداری و عوامل حقوقی-قانونی) به ترتیب برابر ۵۳/۳ و ۵/۳ و۶/۳ و۲۴/۳ T بهدستآمده بیشتر از ۹۶/۱ است میتوان با اطمینان ۹۵ بیان کرد که رابطه معنیداری بین متغیرها وجود دارد.
سجاد خانمرادی، مریم معینی فر، وحید بیگدلی راد،
دوره ۱۹، شماره ۶۸ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
تجربه های معاصر اعیان سازی در بسیاری از شهرهای جهان به دلیل پر رنگتر کردن شکاف های فرهنگی و اجتماعی موجب شکل گیری تعارضات فرهنگی، و از بین رفتن تدریجی ساختار فرهنگی و کالبدی فضایی محلات قدیمی شده است.
این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال بررسی نحوه تغییرات هویتی بافت فرسوده و قدیمی شهر زنجان بواسطه اعیان سازی و جراحی کالبدی محدوده مورد مطالعه می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری شامل ساکنین بافت فرسوده شهر زنجان است که با روش نمونه گیری کوکران ۳۸۴ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی و تحلیل مسیر به کمک نرم افزار SPSS استفاده گردید.
نتایج پژوهش نشان داد که، براساس آزمون تحلیل عاملی ۶۵ درصد تحولات بوجود آمده بواسطه اعیان سازی در بافت فرسوده، در ابعاد پنج گانه صورت گرفته است. در این رابطه، بعد کالبدی با ۱۷ درصد بیشترین و بعد اقتصادی با ۱۰ درصد کمترین تحولات را داشته اند. همچنین طبق تحلیل مسیر، هویت محلات بافت فرسوده شهر زنجان بواسطه اعیان سازی ، بیشتر در زمینه بُعد اجتماعی با اثر کل ۸۴۹/۰ و بُعد کالبدی با اثر کل ۰,۷۹۸ بوده است. در این رابطه، برای بهبود هویت محلات بافت فرسوده، اعطای تسهیلات ویژه به ساکنین محلات، نظارت به نحوه ساخت و سازو تعیین محدوده بافت قدیمی شهر و اولویت بندی نحوه ساخت و ساز در آن ضروری به نظر می رسد.
محمدرضا ابراهیم نژاد، علیرضا شیخ الاسلامی، عباس ملک حسینی،
دوره ۲۱، شماره ۷۶ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
پروژههای محرک توسعه بهعنوان بسترهایی هستند که بازآفرینی شهری میتواند در قالب آنها به تجدید حیات بافت بپردازد. اجرای این پروژهها ضمن ایجاد سرزندگی کارکردی-اجتماعی و باززندهسازی هویت و میراث شهری، باعث تقویت ساختارهای اقتصادی و جلب سرمایههای زیاد در محدوده بافتهای فرسوده شهری میشود. برای این منظور در این پژوهش به بررسی و ارزیابی پروژهی محرک توسعه میدان امام علی(ع) در شهر اصفهان پرداخته شده است. روش پژوهش در چهارچوب دیدگاه اثباتگرایی و با رویکرد استقرایی به صورت توصیفی-تحلیلی و کاربردی است. روش جمعآوری دادهها به صورت کتابخانهای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان مدیریت شهری محدوده مورد مطالعه و ساکنان، کسبهها و سایر افراد عبوری محدوده امام علی(ع) و حجم نمونه به تعداد ۲۶۶ نفر برای شهروندان و ۳۰ نفر برای کارشناسان در نظر گرفته شده است. روش تجزیه و تحلیل دادهها شامل تحلیل عاملی تأییدی، پارامتر مرکزی میانگین و آزمون T-Test است. نتایج حاصل نشان داد که الگوی ارزیابی پروژههای محرک توسعه از پنج بُعد تشکیل شده است. این ابعاد شامل عوامل اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و شاخصهای پایداری فضایی است. همچنین نتایج تحلیل کارشناسان و خبرگان نشان داد که الگوی مورد نظر دارای اعتبار بوده و هر کدام از بارهای عاملی نشاندهندهی اعتبار بالای مؤلفههای پنجگانه است. همچنین تحلیل نظرات ساکنان نشان داد که پروژه محرک توسعه میدان امام علی(ع) از نظر عوامل اجتماعی و کالبدی به ترتیب با میانگینهای ۳,۶۵ و ۳.۳۷ تا حدودی تأثیر مثبت گذاشته است؛ اما تأثیر آن بر سایر ابعاد بازآفرینی به خصوص متغیرهای اقتصادی و زیست محیطی کمتر بوده است.
کلیدواژهها: بازآفرینی شهری، بافت فرسوده، پروژهی محرک توسعه، میدان امام علی(ع)، شهر اصفهان
رقیه عباسی، علی فتحی، رسول صمدزاده،
دوره ۲۳، شماره ۸۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
در عصر حاضر، بافتهای فرسوده شهری به عنوان جزء ارزشمندی از پیکره ی اصلی هر شهر، سازگاری مطلوبی با شرایط زندگی امروزی شهروندان ندارند. به سخن دیگر، عدم دسترسی مناسب به معیارهای زندگی امروزی، فقدان سرزندگی و زیست پذیری، از اساسی ترین مشکلات این بافت ها، محسوب می گردند. براین اساس، هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی تطبیقی زیست پذیری شهری و مسکن گزینی بافت فرسوده شهر قیدار می باشد. پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی انجام گردیده و برای دستیابی به این هدف، از دو بخش مطالعات اسنادی و میدانی(پرسشنامه) استفاده گردیده است. به فراخور نیاز تحقیق، از نرم افزارهایspss,Arc Gis,Lisrel و تکنیک تحلیل شبکه ای، استفاده شده است. نتایج تحقیق، حاکی از اهمیت موضوع در دو قالب نظری و عملی میباشد: ویژگی نظری این تحقیق، کمک به پیشرفت تخصصی و بسط و گسترش ادبیات علمی موضوع زیست پذیری شهری می باشد و ارزش عملی نیز آن است که با عنایت به وجود عوامل گوناگون تأثیرگذار بر وضعیت زیست پذیری، گونه های متفاوت از این وضعیت در پهنه بافت فرسوده شهر قیدار ملاحظه گردید. به طوریکه محلهی کوی شریعتی با میانگین شاخص(۶۰/۵) گونه شماره ۱، تختی(۵۰/۲) گونه شماره ۲، بقعهیقیدارنبی(ع)(۴۸) گونه شماره ۳، بابالحوائج(۴۶/۲) گونه شماره ۴ و محلات سرچشمه و چاله محله(۴۴/۲) در ردهی گونه ۵ قرار میگیرد. بر اساس نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نیز، رابطه مستقیم و معنی داری(۰/۹۹۲=r) بین زیستپذیری و مسکن گزینی مشاهده میشود. بدین معنی که با افزایش سطح زیستپذیری در بافت فرسودهی شهر قیدار، میزان مسکن گزینی در بافت نیز افزایش یافته و رابطه مستقیمی بین این دو متغیر، وجود دارد و از نظر زیست پذیری و مسکن گزینی محله های کوی شریعتی(۱۱/۰۶)(۲/۸۹) و تختی(۱۰/۹۸)(۲/۸۶) نسبت به سایر محله های بافت فرسودهی شهر قیدار، امتیاز بالاتری را کسب و در نتیجه در جهت سکونت، مطلوبتر و دلپذیرتر به نظر میرسند.