[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
DOI::
OPEN ACCESS::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
آمار نشریه
مقالات منتشر شده: 660
نرخ پذیرش: 21.9
نرخ رد: 78.1
میانگین داوری: 307 روز
میانگین انتشار: 630 روز
..
آمار عمومی نشریه
آمار عمومی نشریه
..
تعداد دورها                          23
تعداد شماره‌ها 83
 تعداد مقالات 4001
 تعداد مشاهده مقاله 11748252
 تعداد مقالات ارسال شده در یکسال اخیر 3230
 تعداد مقالات پذیرفته شده  637
 درصد پذیرش 30
 زمان پذیرش (روز) 120
 تعداد پایگاه های نمایه شده 9
 h.index 3
میانگین بازه زمانی فرایند داوری 30
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۲۳ نتیجه برای دبی

بهروز سبحانی،
دوره ۴، شماره ۴۷ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

چغندر‌قند یکی از محصولات استراتژیک کشور است. براساس شرایط اقلیمی و محیطی در استان اردبیل، کاشت آن در رونق اقتصادی کشاورزان نقش مهمی دارد. هدف از این تحقیق مطالعه نیازهای اکولوژیکی به منظور تعیین نواحی مستعد کاشت چغندرقند و استفاده بهینه از زمین‌های زراعی در استان اردبیل می‌باشد. بدین منظور با بررسی عناصر اقلیمی از قبیل، دمای سالانه، دمای طول دوره رشد (آوریل-اکتبر)، بارش سالانه، بارش طول دوره رشد (آوریل–سپتامبر) در دوره آماری ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۸ ایستگاه‌های هواشناسی استان تهیه گردید و همچنین نقشه لایه‌های سطوح ارتفاعی، شیب، جهت و عمق خاک ترسیم گردید. فرآیند تحقیق شامل، گردآوری داده‌ها، ارزش‌گذاری لایه‌ها با روش AHP، ورودی اطلاعات به محیط GIS، تلفیق اطلاعات و تهیه نقشه نهایی می‌باشد. نتایج حاصل از یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که استان اردبیل می‌تواند به سه ناحیه‌ی مناسب (حدود ۳۷ درصد)، متوسط (۲۵ درصد) و نامناسب (۳۸ درصد) از لحاظ کاشت چغندر‌قند پهنه‌بندی شود.
محمدتقی معصومی، سیدرحیم مشیری،
دوره ۱۴، شماره ۴۵ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

در نواحی مختلف کشور ما تغییرات محیطی مشاهده ‌شده متاثر از رشد چشمگیر شهری و تغییرات احتمالی آن‌ها می-توانند بحث‌های پیش‌بینی‌نشده زیادی در پی داشته باشند. هدف این تحقیق، تهیه نقشه و تعیین طبیعت، گستره و نرخ تغییرات و در نهایت آنالیز تغییرات مکانی-زمانی کاربری/پوشش اراضی و قطعه‌قطعه شدگی سیمای سرزمین در منطقه شهری اردبیل است. برای انجام این تحقیق تصاویر چند زمانه ماهواره‌ای منطقه و نقشه‌های موضوعی مورد نیاز تهیه‌شده و نقشه‌های کاربری/پوشش اراضی برای سال‌های ۱۹۸۸، ۱۹۹۸ و ۲۰۰۷ از تصاویر ماهواره‌ای استخراج و تحلیل‌های کشف تغییرات به کار گرفته شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که نرخ تغییر سالانه نواحی ساخت‌وساز شده شهری در منطقه مورد مطالعه ۳/۵+ درصد بوده و محاسبه متریک‌های فضایی مانند NP، LPI، MPS و PLAND نیز نشان داد که در طی زمان مورد مطالعه سه مرحله انتشار، به هم آمیختگی و افزایش مقیاس در سطوح ساخت‌وساز شده منطقه شهری اردبیل کاملاً مشهود است
مصطفی طالشی، اسماعیل علی‌اکبری ، محمد تقی رهنمایی، قربان پناهی جلودارلو،
دوره ۱۵، شماره ۴۹ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

فرآیند شهرنشینی شتابان در کشورهای جنوب همواره نظام فضایی سکونت‌گاه‌های شهری را در بسیاری از موارد دچار آشفتگی فضایی می‌نماید که پیامد اساسی آن بروز شرایط ناپایداری در شبکه نظام شهری است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی سلسله‌مراتب و تحولات نظام استقرار شهرها و نحوه پخشایش جمعیت صورت گرفته است. در این ارتباط شهرهای استان بر اساس نتایج سرشماری‌های عمومی نفوس و مسکن در دوره‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۸۵ و با بهره‌گیری از مدل‌های رتبه -اندازه و هم چنین رتبه اندازه تعدیلی مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته‌اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که الگوی توزیع فضایی سکونت گاه های شهری استان از الگوی تصادفی تبعیت می نماید که در دهه اخیر گرایش استقرار جمعیت در کانون‌ها و طبقات شهری نیز به سمت بی‌نظمی فزاینده است. حاکمیت فضایی و عملکردی نخست شهر اردبیل باعث عدم تبعیت سلسله‌مراتب شهری استان از قانون رتبه اندازه شده است که این امر ناهم خوانی و عدم تعادل فضایی سلسله‌مراتب را به وضوح قابل‌تشخیص می‌نماید. از سوی دیگر در دهه اخیر (۱۳۸۵) این عدم تعادل پخشایش جمعیت شهری در فضای استان بیش از پیش تشدید یافته است. دست‌یابی به الگوی مطلوب انتظام فضایی در استان در پی سیاست عدم تمرکزگرایی از یک سو و از سوی دیگر برخورداری بهینه شهروندان از آستانه‌های خدمات مناسب و تعادل در برقراری فرصت های مناسب اقتصادی و کالبدی برای شهرهای متوسط و کوچک اندام استان است.
یوسف قویدل رحیمی، مهدی عالی جهان، روح الله اوجی،
دوره ۱۵، شماره ۵۰ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

دو روش قطعی شامل توابع شعاع محور (آر بی اف) و روش عکس فاصله وزنی (آی دی دبلیو) و دو روش زمین‌آماری شامل روش کریجینگ و کوکریجینگ درون‌یابی، به منظور برآورد بارش سالانه ۲۹ ایستگاه سینوپتیک استان اردبیل، مورد آزمون قرار گرفتند. برای این منظور، از داده‌های ایستگاه‌های مختلف در سطح استان شامل ۴ ایستگاه سینوپتیک، ۱ ایستگاه کلیماتولوژی و ۲۴ ایستگاه باران‌سنجی، در یک بازه زمانی ۱۰ ساله (۲۰۰۵-۱۹۹۵)، استفاده شد. بررسی عملکرد مدل‌های فوق، با استفاده از روش اعتبار سنجی متقاطع و نیز شاخص‌های خطای میانگین انحراف خطا، میانگین قدر مطلق خطا و ریشه دوم میانگین مربع خطا، انجام گرفت. در نهایت، جهت شناسایی مناطق برآورد پایین و یا بالا برآورد هر مدل در سطوح ارتفاعی بالاتر از توزیع مکانی ایستگاه‌ها، خروجی هریک از مدل‌ها کنترل شد. نتایج نشان داد که مدل کریجینگ نسبت به سایر روش‌ها دارای خطای کم‌تری بوده و با نقشه توزیع ارتفاعی منطقه هم‌خوانی دارد. لذا روش مذکور، به‌عنوان بهترین روش برآورد بارندگی مناطق فاقد اطلاعات با اختلاف توپوگرافیک شدید استان اردبیل، تشخیص داده شد.


بهروز سبحانی،
دوره ۱۵، شماره ۵۰ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

چغندر­قند یکی از محصولات استراتژیک کشور است. براساس شرایط اقلیمی و محیطی در استان اردبیل، کاشت آن در رونق اقتصادی کشاورزان نقش مهمی دارد. هدف از این تحقیق مطالعه نیازهای اکولوژیکی به منظور تعیین نواحی مستعد کاشت چغندرقند و استفاده بهینه از زمین­های زراعی در استان اردبیل می‌باشد. بدین منظور با بررسی عناصر اقلیمی از قبیل، دمای سالانه، دمای طول دوره رشد (آوریل-اکتبر)، بارش سالانه، بارش طول دوره رشد (آوریل–سپتامبر) در دوره آماری ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۸ ایستگاه‌های هواشناسی استان تهیه گردید و همچنین نقشه لایه‌های سطوح ارتفاعی، شیب، جهت و عمق خاک ترسیم گردید. فرآیند تحقیق شامل، گردآوری داده­ها، ارزش‌گذاری لایه­ها با روش AHP، ورودی اطلاعات به محیط GIS، تلفیق اطلاعات و تهیه نقشه نهایی می­باشد. نتایج حاصل از یافته­های تحقیق نشان می­دهد که استان اردبیل می­تواند به سه ناحیه­ی مناسب (حدود ۳۷ درصد)، متوسط (۲۵ درصد) و نامناسب (۳۸ درصد) از لحاظ کاشت چغندر­قند پهنه­بندی شود. 


برومند صلاحی،
دوره ۱۶، شماره ۵۴ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده

در این مقاله، تغییرات زمانی ۱۲ متغیر موثر اقلیمی ایستگاه سینوپتیک اردبیل طی سال­های ۱۹۷۶ تا ۲۰۰۵ با بهره ­گیری از مدل­های خانواده ­ی آریما مدل­سازی شدند. بررسی نمودارهای دنباله­ی سری هر یک از متغیرها، نوسانات بسیاری را در آن متغیرها نشان داد. به همین دلیل و برای ایستا شدن متغیرها برای مدل­سازی، داده­ها تفاضلی شدند. سپس آزمون کولموگروف اسمیرنف برای باقی­مانده­های تفاضلی شده انجام شد. نتایج این آزمون برای همه متغیرها با اطمینان ۹۵/۰، فرض نرمال بودن باقیمانده­های مدل را تأیید کردند. مدل­سازی در سه مرحله و به شکل گام به گام برای برازش بهترین مدل برای هر یک از متغیرها صورت گرفت. نتایج مدل مرتبه­ی ۲ آتورگرسیو و مدل مرکب (p ,q)، به دلیل پایین بودن ضریب احتمال همگنی مورد تردید بود و به همین دلیل، مدل نهایی برازش اجرا گردید که علاوه بر اتورگرسیو و میانگین متحرک، از تفاضل هم بهره گرفته شد. نتایج حاصل برازش مدل نهایی با ضریب احتمال قابل قبولی در همه­ی متغیرها همراه بود. در برخی از پارامترها مدل نهایی با هم شبیه بوده که نشانگر یک روند مشخص و هماهنگ در روند تغییرات این متغیرها می­باشد. بعضی از متغیرها از جمله سرعت تندبادهای سالانه و درجه روز گرمایش، دارای روندِ نامشخص­تر و با نوسان­تری در طول دوره آماری بودند. نتایج مدل نهایی نشان داد که متغیرهای روزهای گرد و غباری، روزهای با حداکثر درجه حرارت صفر و زیر صفر، روزهای با حداقل درجه حرارت صفر و زیر صفر، روزهای برفی یا تگرگ ریز و روزهای رگبارهای تندری از مدل (۲، ۲، ۲) برخوردار هستند و متغیرهای میانگین حداکثر درجه حرارت روزانه و بیش­ترین بارش روزانه نیز از مدل (۳، ۴، ۲) تبعیت می­کنند.


مرتضی قراچورلو، فریبا اسفندیاری،
دوره ۱۶، شماره ۵۶ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

با توجه به اثرات زیان‌بار اقتصادی و زیست‌محیطی ناشی از بار رسوبی رودخانه‌ها، تحقیق حاضر به منظور ارزیابی و ارائه مدل مناسب برآورد بار رسوبی در ایستگاه پل الماس واقع بر روی رودخانه بالیخلی انجام گرفت. در این راستا جهت افزایش صحت و کارایی منحنی سنجه برآورد رسوب، اقدام به ارزیابی و مقایسه روش‌های تلفیقی در قالب تحلیل توابع رگرسیونی مختلف بر اساس کلاسه‌بندی زمانی داده‌های دبی و رسوب متناظر آن در یک دوره ۳۱ ساله گردید. مدل‌های مختلف بر اساس معنی‌داری در سطح ۰۵/۰ و با استفاده از شاخص خطای استاندارد برآورد (SEE) در محیط نرم‌افزار آماری SPSS مورد آزمون قرار گرفت تا مدل مناسب برآورد بار رسوبی انتخاب گردد. نتایج نشان از کارایی خوب مدل توانی در بین مدل‌های رگرسیونی و مدل ماهانه در بین مدل‌های زمانی داشت. بنابراین مدل رگرسیونی توانی ماهانه با داشتن کمترین میزان خطای استاندارد برآورد (۸۱/۰) نسبت به سایر مدل‌ها، به عنوان مدل مناسب برآورد بار رسوب معلق انتخاب گردید. در مقابل مدل زمانی که در آن از کل داده‌ها بدون انجام طبقه‌بندی جهت برازش توابع رگرسیونی به داده‌های دبی و رسوب استفاده شد به عنوان ناکارآمدترین مدل شناخته شد. در پایان نتیجه گرفته شد که به‌کارگیری مدل ماهانه جهت آگاهی از رژیم رسوب‌دهی و پیچیدگی‌های انتقال رسوب در حوضه مورد مطالعه می تواند مفید واقع شود.


نصراله مولایی هشجین، مجتبی قدیری معصوم، عبدالله عزیزی دمیرچلو،
دوره ۱۷، شماره ۵۷ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

طرح هادی یکی از طرح های عمران روستایی است که در سکونتگاه های روستایی استان اردبیل نیز به مانند سایر استان هابه اجرا درآمده است هدف اصلی این تحقیق پی بردن به اثرات اجتماعی- فرهنگی اجرای طرحهای هادی روستایی در شمال استان اردبیل می باشد روش تحقیق این مقاله توصیفی- تحلیلی است و بخش اصلی داده ها از روش میدانی بصورت مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه بین ساکنان روستا ها جمع آوری و استفاده شده است. از بین ۵۸ روستا که طرح هادی اجرا شده بود از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده ۱۷ روستا انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند جامعه آماری روستاهای مورد مطالعه برابر با N=۲۲۹۴ میباشد حجم نمونه با استفاده از جدول گرجسی – مورگان برابر با (۳۰۳S=) سرپرست خانوار برآورد گردید از طریق نمونه گیری تصادفی ساده پرسشنامه ها در بین ساکنین روستاها توزیع و جمع آوری شد این داد ه ها پس از استخراج با استفاده از نرم افزار SPSSبررسی و تجزیه و تحلیل و سپس مورد تفسیر قرار گرفته است و برای آزمون فرضیه ها از تحلیل رگرسیون تک متغیری استفاده شد. ؛ نتایج تحقیق نشان داد که سطح معنی داری خطای رگرسیون برای ضریب اطمینان ۹۵% در هر سه فرضیه کوچکتر از ۰۵/۰ است. بنابراین می توان گفت که هر سه فرضیه مورد تایید قرار گرفت می توان اظهار نمود عوامل اجتماعی- فرهنگی بر اجرای طرح هادی روستایی تاثیر گذار بوده است همچنین اجرای طرح هادی روستایی تمام مولفه های اجتماعی و فرهنگی را پیش‌بینی می‌کند و بین آن‌ها رابطه معنی داری وجود دارد.


نازیلا رزمجوئی، محمد مهدوی، حمیده افخمی، محسن محسنی ساروی، بهارک معتمدوزیری،
دوره ۱۷، شماره ۵۷ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

تغییر کاربری اراضی و توسعه شهری منجر به پیدایش مشکلات فزاینده­ای در هیدرولوژی شهری شده و در اکثر موارد افزایش دبی پیک و حجم سیلاب را به­همراه داشته است. منطقه ۲۲، یکی از بزرگترین مناطق شهری تهران است که در مجاورت دو حوضه آبخیز کن و وردیج قرار دارد. افزایش سریع روند شهرسازی و توسعه سطوح نفوذ­ناپذیر، خطر وقوع سیل در منطقه را دوچندان کرده است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و با کمک تصویر(ETM) ماهواره لندست نقشه­ها و اطلاعات لازم تهیه و سپس میزان دبی حداکثر جریان با سه روش توزیع آماری، شماره منحنی(SCS) و استدلالی برآورد گردید و در نهایت نقش توسعه شهری در افزایش میزان دبی حداکثر مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به منظور تخمین خسارت سیل در ۵۰ سال اخیر، آمار وقوع سیل از سازمان جنگل­ها و مراتع اخذ و با تهیه پرسشنامه، خسارت ناشی از این پدیده به قیمت امروز نرخ­گذاری گردید. مقایسه نتایج حاصل از دبی پیک حوضه شهری منطقه ۲۲ و حوضه آبخیز کن نشان می­دهد که در دوره­بازگشت ۲ سال، دبی اوج­سیل در حوضه شهری ۲/۶ برابر حوضه کن بوده و در دوره­بازگشت ۵ سال این نسبت ۵۵/۱ برابر و دوره­بازگشت ۱۰ سال به ۱۱/۱ برابر رسیده است. این نتیجه نشان می­دهد شهر­سازی و افزایش سطوح نفوذ­ناپذیر پتانسیل­نفوذ را کاهش و دبی پیک جریان و حجم سیلاب را افزایش داده است و نکته حائز اهمیت اینکه حساسیت سیل­های کوچک در منطقه بیشتر از سیل­های بزرگ می­باشد. همچنین مطالعه ۶ سیل اتفاق افتاده در منطقه طی ۵۰ سال اخیر، حاکی از خسارت ۰۰۰/۵۰۰/۷۱۵ میلیون تومانی این پدیده می­باشد. با توجه به مجموع خسارات سیل و همچنین نیاز منطقه به ایجاد فضای سبز جدید و مشکل کمبود آب، می­توان با ارائه یک راهکار مدیریتی از رواناب حاصل از این سیلاب­ها جهت تامین آب، در فضای سبز شهری استفاده نمود.


امیر میرزایی موسی وند، اردوان قربانی، فرشاد کیوان بهجو،
دوره ۱۷، شماره ۶۰ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

این پژوهش با هدف بررسی تغییرات تبدیل کاربری­ها با استفاده از تصاویر ماهواره­ای در فواصل زمانی ۱۵ و ۶ ساله (۲۱ ساله) در سطح شهرستان خلخال انجام گرفته است. با استفاده از تصاویر ماهواره­ای لندست و IRS، و با توجه به اصلاح خطاهای ژئومتری و رادیومتری نقشه کاربری و پوشش اراضی شهرستان خلخال به­روش طبقه­بندی­ نظارت­شده و الگوریتم حداکثر احتمال تشابه برای سال­های ۱۳۶۶، ۱۳۸۱ و ۱۳۸۷ تهیه شد. صحت نقشه­های تولیدی با آزمون صحت کلی و آماره کاپا محاسبه و نتایج مقایسه نقشه­ سال­های ۱۳۶۶ با ۱۳۸۱ نشان داد که میزان تغییرات اراضی زراعت دیم از ۳۷/۱۸ به ۲۲/۲۵ درصد و زراعت آبی از ۷۷/۵ به ۳۰/۷ درصد افزایش، در مقابل مراتع از ۴۴/۳۸ به ۶۱/۳۱ درصد و سطوح جنگلی از ۰۰/۲ به ۳۸/۰ درصد کاهش یافته است. همچنین نتایج مقایسه نقشه سال­های ۱۳۸۱ با ۱۳۸۸ نشان داد که کاربری مرتع و مسکونی به­ترتیب با ۲۳/۰ و ۰۶/۰ درصد افزایش و کاربری­ زراعت دیم با ۵۸/۱ درصد بیش­ترین کاهش را داشته­اند. تحلیل آماری برای نقشه سال ۱۳۶۶ در سطوح ۱ و ۵ درصد نشان داد که طبقات صخره به­ترتیب ۸۹ و ۹۱ درصد و برای چمنزار ۶۲ و ۶۵ درصد از بیشترین و کمترین درصد اطمینان برخوردار است. برای نقشه سال ۱۳۸۱ در سطوح آماری فوق طبقات زراعت دیم به­ترتیب ۹۱ و ۹۴ درصد و جنگل ۶۷ و ۶۹ درصد و برای سال ۱۳۸۷ پوشش اراضی صخره با ۸۶ و ۸۹ درصد و کاربری جنگل با ۶۷ و ۶۹ درصد در سطوح آماری ۱ و ۵ درصد به­ترتیب از بیش­ترین و کم­ترین درصد حدود اطمینان برخوردار بوده­اند. با توجه به آزمون صحت، کاپا و درصد حدود اطمینان نقشه­های تهیه شده از دقت قابل ­قبول برخوردار بوده­ است.


حسین نظم فر، علی عشقی، سعیده علوی،
دوره ۱۸، شماره ۶۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

تاثیر انسان بر محیط زیست به طور روز افزون از آثار حیات شهری ناشی می شود که این خود ناشی از رشد جمعیت انسانی و تا حدودی نتیجه پیشرفت فنآوری میباشد. شهرها نیز به عنوان مراکز جذب جمعیت با مسائل و مشکلات متعدد و مختلف زیست محیطی مانند آلودگی هوا، صدا، تولید زباله، آلودگی آب ها و... روبرو هستند که این امر خود منجر به افزایش شدت فشارهای وارده بر محیط زیست و در نتیجه بروز انواع آلودگی های زیست محیطی شده است. از این رو پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابیکیفیت محیط زیست شهری با رویکردی توصیفی- تحلیلی در سکونتگاه های شهری استان اردبیل انجام شده است. برای رسیدن به هدف تحقیق ۵ مولفه زیست محیطی(محیط طبیعی، انرژی، محیط اجتماعی، فرهنگی و تفریحی و اشتغال) در قالب ۳۰ شاخص مورد ارزیابی قرار گرفته است. ضریب اهمیت هریک از متغیرها با استفاده از آنتروپی شانون استخراج شد. مدلهای به کاربرده شده برای تجزیه و تحلیل داده هاPROMETHEE و GAIA به کمک نرم افزار Visual PROMETHEE میباشد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که سکونتگاه های شهری شهرستان کوثر با امتیاز۲۶۷۴/۰ دارای شرایط کاملاً مطلوب، بیله سوار، نمین، سرعین و نیر با امتیازات۱۲۸۱/۰، ۱۱۴۷/۰، ۰۹۹۴/۰و۰۹۲۴/۰ دارای شرایط مطلوب، مشکین شهر با امتیاز۰۳۶۹/۰ در شرایط نسبتاً مطلوب، گرمی، خلخال و اردبیل با امتیازات منفی ۰۷۰۴/۰-، ۱۳۵۹/۰- و ۲۰۹۸/۰- از شرایط نامطلوب و شهرستان پارس آباد با امتیاز منفی۳۲۲۸/۰- در رتبه آخر و در وضعیت کاملاً نامطلوب قرار دارد. براساس تحلیل گایا وضعیت شهرستان پارس آباد نسبت به ۳۰ شاخص مورد استفاده درپژوهش نشان دهنده این است که تنها در شاخص نسبت تعداد انشعاب فعال فاضلاب شهری به جمعیت شهری در وضعیت ایده آل قرار دارد. به طور کلی نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که وضعیت زیست محیطی در شهرستانهایی که جمعیت شهری بیشتری دارند به مراتب نامطلوب تر از شهرستانهایی است که جمعیت شهری کمتری دارند.


احمدرضا قاسمی، مریم تیموری، فاطمه تیموری،
دوره ۱۹، شماره ۶۵ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

چکیده:

برآورد نیاز آبی گیاهان یکی از مهم‌ترین نیازهای بخش کشاورزی محسوب می‌شود که می‌تواند نقش مهمی در استفاده صحیح از منابع آب کشور ایفا کند. اولین گام در محاسبه نیاز آبی گیاهان، برآورد تبخیر و تعرق بالقوه میباشد. با توجه به اینکه برآورد تبخیر و تعرق بالقوه نیاز به فراسنج‌های متعدد هواشناسی دارد، هدف این تحقیق بدست آوردن روابط ساده‌تر با استفاده از روش تحلیل مؤلفه­های اصلی برای محاسبه تبخیر و تعرق در دو ایستگاه اردبیل و تبریز می­باشد. برای این منظور در ابتدا از فراسنج­های دما (بیشینه، متوسط وکمینه)، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی، بارش و سرعت باد در مقیاس روزانه و در فاصله سال‌های ۱۹۶۲-۲۰۱۵ برای تبریز و ۱۹۹۲- ۲۰۱۵ برای اردبیل استفاده گردید. نتایج تحلیل مؤلفه­های اصلی این تعداد فراسنج را برای ایستگاه­های تبریز و اردبیل به ترتیب به دو و سه مؤلفه تقلیل داد. این مؤلفه­ها در تبریز حدود ۷۸ درصد از تغییرات فراسنج‌های ورودی و در اردبیل ۸۳ درصد را توجیه می­کنند. با استفاده از این مؤلفه ها، معادله­های جدیدی برای محاسبه تبخیر و تعرق بالقوه بدست آمد. نتایج مدل­سازی تبخیر و تعرق نشان داد مقدار ضریب تبیین در مدل­های خطی چندگانه بدست آمده بین مؤلفه­های اصلی (PC) و تبخیر و تعرق روزانه برای ایستگاه تبریز در دوره واسنجی و صحت سنجی به ترتیب برابر ۵۳/۰ و ۶۹/۰ و برای اردبیل ۷۱/۰ و ۷۳/۰ می­باشد. همچنین مقادیر ضریب نش نیز برای ایستگاه تبریز ۶۱/۰ و ۶۱/۰ و برای اردبیل ۷۱/۰ و ۷۳/۰ می­باشد که نشان دهنده کارایی مناسب مدل­های بدست آمده است. همچنین نتایج نشان داد که تبخیر و تعرق در تبریز به شدت تابع تغییرات فراسنج دما، رطوبت نسبی و ساعات آفتابی و در اردبیل به شدت تابع فراسنج دما می­باشد.


محمد فرامرزی عوری، مهسا فرامرزی اصلی، سیروس جمالی، داریوش ستارزاده،
دوره ۱۹، شماره ۶۷ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده

استفاده از روش هایی که بتواند پاسخگوی چالش های متنوع شهرهای سنتی باشد اجتناب ناپذیر است. در این راستا هدف از تحقیق، بومی سازی و اولویت بندی معیارهای نوشهرگرایی به عنوان یک رویکرد جامع شهرسازی، در شهرهای سنتی، نمونه موردی اردبیل می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی وجامعه آماری شامل کارشناسان عرصه شهرسازی و شهروندان محلات اردبیل بودند که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند. جهت شناسایی معیارهای نوشهرگرایی همسو ومنطبق با شهرهای سنتی از دو روش کتابخانه ای و تکنیک دلفی برپایه نظر خبرگان و برای بومی سازی آنها در شهر سنتی اردبیل از دو تکنیک دلفی با جلب نظر خبرگان و پرسش نامه با جلب نظر ساکنان محلات بهره گرفته شد. جهت اولویت بندی معیارهای بومی از تکنیک پرسشنامه وAHP استفاده شد. یافته های حاصل از این تحقیق در مرحله اول منجر به شناسایی ۱۷معیاربومی نوشهرگرایی در شهر سنتی اردبیل در پنج بعد ۱- کالبدی، محیطی و اقتصادی (پنج معیار) ۲- ترافیکی و حمل و نقل (سه معیار) ۳ - مسکن و بافت شهری (سه معیار)۴- مدیریت و نظام مشارکتی (سه معیار) ۵- اجتماعی،  تاریخی و سنتی (سه معیار) شد. یافته های تحقیق در بخش میدانی نشان داد که به ترتیب بعد ترافیکی و حمل و نقل با وزن ۴۱۹/۰ در رتبه اول اولویت بندی، بعد مسکن، بافت شهری باوزن۲۳۶/۰ در رتبه دوم، بعد کالبدی، محیطی و اقتصادی باوزن۱۶۰/۰ در رتبه سوم، بعد مدیریتی و نظام مشارکتی با وزن ۰۹۷/۰در رتبه چهارم و در نهایت بعد اجتماعی، تاریخی و سنتی باوزن ۰۶۳/۰ در رتبه پنجم اولویت بندی قرار گرفته اند و از بین ۱۷معیار بومی شده، پیاده مداری با وزن ۲۳۱/۰دررتبه اول، تراکم بالا در بافت با وزن ۱۴۵/۰ در رتبه دوم، پایداری در ساختار محله وهمچنین تاکید بر حمل و نقل عمومی و متنوع  با وزن ۸۸/۰ مشترکا در رتبه سوم ومعیارهای برنامه ریزی دو سویه با وزن۰۱۳/۰، تعاملات اجتماعی با وزن ۰۱۲/۰و معیار توجه به بافت های واجد ارزش تاریخی با وزن۰۰۶/۰ به ترتیب در رتبه های آخرو کم الویت قرار دارند.
 
امجد ملکی، مریم حافظ پرست، ویدا عبدی پور،
دوره ۱۹، شماره ۶۸ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده

پایداری حوضه‌های آبریز در برابر بارش‌های شدید و اجتناب از بروز سیلاب‌ها به پیش‌بینی هیدروگراف سیل نیازمند است. یکی از مشکلات اساسی در این زمینه، نبود داده‌های هیدرولوژی و اقلیمی در اغلب حوضه‌های آبخیز کشور است. وجود ارتباط بین پارامترهای ژئومورفولوژی و هیدرولوژی، این امکان را فراهم می‌کند تا در حوضه‌هایی که از نظر ژئومورفولوژی تشابه وجود دارد، با ایجاد روابط بین این پارامترها، اقدام به پیش‌بینی سیلاب در حوضه­های دارای آمار و تعمیم آن به حوضه­های مشابه فاقد آمار نمود. در پژوهش حاضر، بررسی کارایی مدل هیدروگراف واحد لحظه‌ای ژئومورفولوژی (GIUH) در تهیه هیدروگراف سیلاب و مقایسه عملکرد آن با مدل­های اشنایدر،SCS  و مثلثی در حوضه مرگ در استان کرمانشاه صورت گرفته‌است. به منظور اجرای روش­های مذکور، اطلاعات بارش و رواناب مربوط به ۱۲ رویداد گردآوری و هیدروگراف مستقیم به دست آمد. با توجه به شاخص­های آماری میانگین خطای نسبی (MRE)، مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE)، ضریب بایاس و ضریب ناش-ساتکلیف، مقایسه هیدروگراف­های مشاهده­ای و برآوردی نشان‌داد که روشGIUH  کارآمد­ترین مدل در برآورد دبی اوج بوده و بعد از آن روش­های اشنایدر، SCS و مثلثی دارای مراتب بعدی هستند. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده، به ترتیب روش­های اشنایدر، GIUH، SCS و مثلثی دارای بیشترین کارایی در برآورد زمان اوج هستند. علاوه بر این، نتایج بیانگر بیش برآوردی روش­های GIUH، SCS و مثلثی در برآورد دبی اوج و بیش برآوردی روش اشنایدر و کم برآوردی روش GIUH در برآورد زمان اوج می باشد. همچنین روش SCS بهترین حجم سیلاب را برآورد نموده‌است.


امید مبارکی، مرضیه اسمعیل پور، مریم محمدی،
دوره ۲۱، شماره ۷۴ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده

یکی از مهم­ترین کاربری­های شهری کاربری­های آموزشی است که توزیع فضایی مناسب آن‌ها با مقیاس­های عملکردی، رعایت اصول همجواری با سایر کاربری­های شهری و قرارگیری در پهنه­ی فضایی مطلوب از جمله مواردی است که در ایجاد و احداث آن‌ها باید موردتوجه برنامه­ریزان شهری قرار گیرد. در همین راستا، تحقیق حاضر باهدف تحلیل الگوی پراکنش فضایی مراکز آموزشی (مقطع دبیرستان) و ساماندهی آن در شهر سنندج انجام‌گرفته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیل و به لحاظ هدف جزو تحقیقات کاربردی محسوب می­شود. روش گردآوری داده­ها اسنادی – کتابخانه­ای و میدانی (مشاهده) بوده است. برای شناخت الگوی توزیع فضایی مراکز آموزشی دبیرستان از روش­های موران جهانی، بیضی انحراف استاندارد، میانگین مرکزی و تابع تراکم کرنل و برای سنجش میزان سازگاری و پهنه­بندی فضایی از روش­های AHP-Fuzzy در قالب ۱۹ شاخص بهره گرفته‌شده است. نتایج حاصل از ضریب خودهمبستگی موران جهانی با عدد ۲۳۲/۰ مثبت نشان داد که توزیع فضایی دبیرستان­های سطح شهر سنندج از الگوی متمرکز نسبی پیروی می­کند و بیضی انحراف استاندارد دارای جهت شمالی – جنوبی متمایل به غرب شهر بوده که نشان از تجمع و تمرکز بالاتر واحدهای آموزشی در مناطق مرکزی و شمالی- غربی شهر مانند منطقه سه و یک شهر بوده است. نتایج به‌دست‌آمده از نقشه­ی سازگاری نشان داد که حدود ۴۸ درصد از دبیرستان­های سطح شهر سنندج (معادل ۱۶ مورد) در طیف سازگار و وضعیت بهینه و ۶ دبیرستان معادل ۱۸ درصد از دبیرستان­های سطح شهر در شرایط ناسازگار و نامطلوب نسبت به همجواری با سایر کاربری­های شهری قرار دارند. همچنین نقشه­ی پهنه­بندی فضایی شهر نشان داد که حدود ۳۳ درصد از مراکز آموزشی موردمطالعه در پهنه­ی فضایی مطلوب و  ۱۲ مرکز از دبیرستان­های موردمطالعه تحقیق (معادل ۳۶ درصد از کل) در پهنه­ی فضایی نامطلوب و نسبتاً نامطلوب مکان گزینی شده­اند.
 
داریوش جهانی، حسین نظم فر، محمدتقی معصومی، رسول صمدزاده،
دوره ۲۱، شماره ۷۵ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده

تغییرات ناشی از رشد شتابان شهرنشینی، شهرها و به خصوص کلانشهرها را با چالش ها و مسائل جدی اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و زیرساختی رو به رو کرده است. در همین راستا شاخص شکوفایی شهری به عنوان یک چارچوب مفهومی وسیع در زمینه سنجش توسعه و رفاه انسانی و اجتماعی، در ارتباط با کمیت و کیفیت شهرنشینی مطرح شده است. در این پژوهش با رویکردی تحلیلی توصیفی و با هدف سنجش و ارزیابی وضعیت زیرساخت ها و عوامل موثر بر آن در مناطق ۴ گانه شهر اردبیل به بررسی تاثیرات این شاخص در  بهبود شاخص شکوفایی شهری پرداخته شده است. برای رسیدن به هدف پژوهش از ۲۸ زیر معیار استفاده شده است. اطلاعات و داده های مورد نیاز در این پژوهش، با استفاده از منابع کتابخانه ای، آمارنامه سال ۱۳۹۵ و هم چنین مراجعه به نهادها و سازمان های ذیربط گردآوری شده است. جهت تحلیل، داده‌ها استانداردسازی شده و برای وزن دهی هر یک از شاخص ها از فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. سپس با استفاده از نرم افزار آماری R و به روش تصمیم گیری چندشاخصه پرومته برای شکوفایی شهری هر کدام از مناطق چهارگانه شهر اردبیل امتیاز‌بندی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد مناطق ۱ و ۲ شهر اردبیل به لحاظ برخورداری از شاخص شکوفایی شهری بر اساس مولفه زیرساخت ها در وضعیت نسبتا ضعیف و مناطق ۳ و ۴ در وضعیت ضعیف قرار دارند و با توجه به تمرکز امکانات در محلات مرکزی شهر، از میزان شکوفایی شهری از مرکز شهر به طرف حاشیه در همه مناطق چهارگانه کاسته می شود. هم‌چنین، رتبه بندی مناطق نشان می دهد که منطقه یک و چهار به ترتیب با داشتن مقدار امتیاز برتری ۵۲,۳۹ و ۴۸.۶۴ دارای بیشترین و کمترین شکوفایی شهری از منظر زیرساخت هستند.

برومند صلاحی،
دوره ۲۲، شماره ۷۷ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه
  پدیده­های کلان‌مقیاس جوّی-اقیانوسی، دگرگونی‌های اقلیمی زیادی را در جهان سبب شده­اند. الگوهای کلان‌مقیاس جوّی – اقیانوسی متغیری مناسب برای پیش­بینی عناصر اقلیمی بخصوص روزهای برفی هستند. بارش‌های برفی سبک و نیمه­سنگین تا سنگین استان اردبیل، علاوه بر تأثیرپذیری از عوامل محلّی، با پدیده­های کلان‌مقیاس گردش­های جوّی – اقیانوسی نیز در ارتباط هستند. با تعیین میزان ارتباط بارش‌های برفی استان اردبیل با پدیده­های کلان‌مقیاس گردش­های جوّی – اقیانوسی می­توان پیش­بینی­های لازم در خصوص وقوع روزهای برفی در این استان را به عمل آورد.
 
 
مواد و روش ﭘﮊوهش
در این پژوهش، با استفاده از داده­های مربوط به فراوانی روزهای برفی ایستگاه‌های سینوپتیک استان اردبیل به‌عنوان نمونه­ای از اقلیم شمال غرب ایران، خصوصیات آماری روزهای برفی این استان مورد مطالعه قرار گرفت. دوره­ی آماری مورد استفاده در ایستگاه­های سینوپتیک اردبیل، خلخال، مشکین­شهر و پارس­آباد به ترتیب از سال ۱۳۵۵، ۱۳۶۶، ۱۳۷۵ و ۱۳۶۴ تا ۱۳۹۶ به ترتیب ۴۲، ۳۱، ۲۲ و ۳۳ ساله بوده است. برای مقایسه میانگین دوره‌های روزهای برفی ایستگاه‌های مورد بررسی، از آزمون T دو نمونه‌ای مستقل استفاده شد. در این مطالعه، علاوه بر تحلیل­های توصیفی، از روش­ همبستگی اسپیرمن، تحلیل روند خطی و پلی­نومیال درجه­ی شش و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش پس­رونده برای توجیه درصد تغییرات تبیین شده­ی روزهای برفی استان اردبیل توسط ۲۷ الگوی کلان‌مقیاس گردش­های جوّی – اقیانوسی اقیانوس­های آرام و اطلس استفاده شد. داده­های مربوط به شاخص‌های پدیده­های کلان‌مقیاس گردش­های جوّی – اقیانوسی که در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفته است، از وب‌سایت https://www.psl.noaa.gov/data/climateindices  اخذ شده است که عبارتند از: SOI، SENSO، EOF،MEI،NINA۱، NINA۳، NINA۴، NINA۳,۴، ONI، PWP، TNI، EPO، NOI، NP، PDO، PNA، WP، AO، AMM، AMON، ATLTRI، CAR، NTA، TNA، TSA، WHWP و NAO.
 
یافته­های پژوهش
نتایج نشان داد که در مقیاس سالانه در ایستگاه اردبیل، به طور متوسط حدود ۳۵ روز برفی وجود دارد. تعداد روزهای برفی در ماه‌های ژانویه، فوریه، مارس، دسامبر و نیز در مقیاس سالانه، از توزیع تقریباً نرمالی برخوردار است. نرمال بودن نسبی توزیع تعداد روزهای برفی در مقیاس سالانه و شباهت آن به ماه‌های دسامبر تا مارس ایستگاه اردبیل، به دلیل سهم بسیار زیاد تعداد روزهای برفی این ‌ماه‌ها در تشکیل تعداد روزهای برفی سالانه‌ی ایستگاه اردبیل است. ضریب تغییرات اغلب ایستگاه‌ها نیز در ماه‌های می و اکتبر بیش از سایر ماه‌هاست. نتایج روند خطی تغییرات روزهای برفی ایستگاه اردبیل، حاکی از افزایش آرام تعداد روزهای برفی ایستگاه مورد مطالعه در طول دوره‌ی آماری است. روزهای برفی اغلب ایستگاه‌های مورد مطالعه، دارای همبستگی معنی‌دار در سطح خطای ۱ و ۵ درصد با یکدیگر بودند و این مسأله، بیان کننده­ی فراگیری بارش‌های برفی در سطح ایستگاه‌های استان اردبیل است. در ایستگاه­های خلخال، مشکین‌شهر و پارس‌آباد، کاهش نسبی در تعداد روزهای برفی در مقیاس سالانه دیده می‌شود. مدل پلی­نومیال مرتبه‌ی ۶، روزهای برفی ایستگاه اردبیل را بهتر پیش­بینی کرد. نتایج آزمون T دو نمونه مستقل برای روزهای برفی ایستگاه‌های مورد مطالعه نشان داد که مقدار sig در آزمون لون بیشتر از ۰۵/۰ است لذا فرض برابری واریانس­ها رد نمی­شود. مقدار sig آزمون T برای برابری میانگین‌ها حاکی از این است که در ایستگاه‌های اردبیل و خلخال، فرض برابری میانگین‌ها مورد تأیید است ولی در ایستگاه‌های خلخال و پارس‌آباد فرض مذکور رد می‌شود. در ایستگاه پارس‌آباد، تعداد روزهای برفی با الگوهای جوّی اقیانوسی اقیانوس اطلس همبستگی معکوس ناقص معنی‌دار داشت. بررسی­ها نشان دادند که روزهای برفی ایستگاه‌های استان اردبیل، با الگوهای جوّی – اقیانوسی اقیانوس آرام همبستگی بیشتر و معنی‌دارتری دارند تا الگوهای جوّی – اقیانوسی اقیانوس اطلس. در ایستگاه اردبیل، خلخال، مشکین‌شهر و پارس‌آباد، به ترتیب ۴۸، ۹۰، ۹۹ و ۴۹ درصد از تغییرات روزهای برفی، توسط الگوهای جوّی – اقیانوسی اقیانوس اطلس تبیین می­گردند. نتایج نشان دادند که در ایستگاه اردبیل، الگوهای NINO۳,۴، ONI، TNI و NINO۱+۲، در ایستگاه مشکین‌شهر، الگوی NP و در ایستگاه پارس‌آباد الگوهای NEI، PNA، NP، NINO۳,۴ و NINO۱+۲، بیشترین درصد از تغییرات تعداد روزهای برفی این ایستگاهها را با الگوهای جوّی – اقیانوسی اقیانوس آرام راتبیین کردند. نتایج همچنین نشان دادند که در ایستگاه اردبیل، الگوهای WHWP، NTA و AMM، در ایستگاه خلخال، الگوهای WHWP، TSA و AMM، AMO، CAR و TNA ، در ایستگاه مشکین‌شهر، الگوهای WHWP، ATLTRI، AMM و TNA و در ایستگاه پارس‌آباد، الگوی AMO بیشترین درصد از تغییرات تعداد روزهای برفی این ایستگاهها را با الگوهای جوّی – اقیانوسی اقیانوس اطلس راتبیین کردند.
نتیجه­گیری و بحث
نتایج نشان داد که در بین ایستگاه‌های مورد مطالعه، ایستگاه خلخال همبستگی بیشتر و معنی‌دارتری با الگوهای جوّی- اقیانوسی اقیانوس آرام دارد. در استان اردبیل، الگوهای جوّی – اقیانوسی اقیانوس اطلس، تغییرات روزهای برفی ایستگاه‌های سینوپتیک خلخال و مشکین‌شهر را بیشتر از ایستگاه‌های اردبیل و پارس‌آباد توجیه می‌کنند. نتایج آزمون T دو نمونه مستقل نشان داد که اختلاف میانگین روزهای برفی در تمامی ایستگاه‌های مورد بررسی در دو دوره مطالعاتی اختلاف چندانی با یکدیگر ندارند و نمی‌توان ادعا کرد که تعداد روزهای برفی در ایستگاه‌های مورد بررسی دستخوش تغییر اقلیم شده است. پراکنش مقادیر همبستگی روزهای برفی ایستگاه‌های مورد مطالعه با الگوهای جوّی – اقیانوسیِ اقیانوس اطلس و آرام نشان داد که در اغلب الگوهای مورد بررسی، میزان همبستگی روزهای برفی با الگوهای منتخب مورد مطالعه از جنوب به شمال استان افزایش می­یابد.
 
کلیدواژه‌ها: استان اردبیل – روزهای برفی – الگوهای جوّی اقیانوسی- همبستگی چندگانه.
 
خلیل ولیزاده کامران، مهدی اسدی،
دوره ۲۳، شماره ۸۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده

با توجه به اینکه استان اردبیل یکی از قطب­های مهم کشت گندم می‌باشد، تعیین سطح زیرکشت آن در برنامه‌ریزی‌های اقتصادی و سیاسی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار خواهد بود و می‌تواند امنیت غذایی کشور را تأمین نماید، اما در گذشته بیشتر از روش‌های سنتی مانند اندازه­گیری میدانی و غیره، برای تعیین سطح زیرکشت محصول استفاده می‌کردند که دارای خطاهای فراوانی بود. لذا در این پژوهش سعی شد تا با استفاده از تصاویر ماهواره لندست ۸ و استفاده از شاخص‌های پوشش گیاهی (NDVI, SAVI, DVI, GVI, IPVI, RVI)، تحلیل مؤلفه‌های اصلی (PCI)، شاخص فاکتور بهینه (OIF) به همراه طبقه‌بندی الگوریتم حداکثر احتمال میزان سطح زیرکشت گندم در منطقه مورد مطالعه برآورد گردد. بر اساس نتایج بدست آمده از تحلیل مؤلفه‌های اصلی، بیش از ۹۹ درصد واریانس داده‌ها در سه مؤلفه اصلی تبیین و بهترین ترکیب رنگی مستخرج از شاخص OIF نیز باندهای ۵، ۶ و ۷ با مقدار عددی ۷۳/۸۳۸۳ تعیین گردید. همچنین نتایج نشان داد که میزان سطح زیرکشت گندم در سال زراعی ۹۴-۹۵ در محدوده مورد مطالعه به ترتیب با ضریب کاپا و دقت کلی ۸۷/۰ و ۲/۹۵ درصد، حدود ۰۷/۵۹۲۰۳ هکتار است و با آمار جهاد کشاورزی استان اردبیل که حدود ۲۱/۶۲۴۸۰ هکتار می­باشد ۲۴/۵ درصد یا به عبارتی حدود ۱۴/۳۲۷۷ هکتار اختلاف دارد که به نظر قابل‌قبول می‌رسد. لذا به‌طورکلی می­توان نتیجه گرفت که تصاویر لندست ۸، تحلیل مؤلفه‌های اصلی و شاخص فاکتور بهینه را در تعیین سطح زیر کشت گندم از قابلیت بالایی برخوردارند.
جابر علی زاده، جمال محمدی،
دوره ۲۳، شماره ۸۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

بسیاری از ناهنجاری‌های رفتاری در جوامع مختلف شهری، ضمن داشتن ریشه‌های تاریخی، فرهنگی و اقتصادی از کیفیت زندگی و احساسات مرتعش از فضای زندگی تأثیر می­پذیرد، از این­رو پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین پایداری کالبدی محلات و ارتباطش با سطح پایداری اجتماعی محلات شهری بعنوان ابعادی از کیفیت زندگی می­پردازد. روش تحقیق از لحاظ هدف از نوع کاربردی و علّی و از لحاظ روش انجام پژوهش، توصیفی- تحلیلی به همراه کاوش­های میدانی است. واﺣﺪ و ﻣﺒﻨﺎی ﺟﺎﻣﻌﮥ ﻣﻮرد ﺳﻨﺠﺶ محلات مرکزی و هسته اولیه شهر اردبیل شامل محلات اوچدکان، طوی، گازران، عالی­قاپو، سرچشمه و پیرعبدالملک اﺳﺖ. حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران ۳۸۴ نفر برآورد گردید. جهت تجزیه­و­تحلیل اطلاعات حاصله از تحلیل­های آماری توصیفی در محیط نرم­افزار SPSS و برای تحلیل مسیر  از نرم­افزار AMOS استفاده شده است. یافته­های پژوهش نشان می­دهد مؤلفه­های پایداری کالبدی (شامل کیفیت فرم و بافت فضایی، قابلیت دسترسی به کاربری­ها و خدمات و زیباشناختی یا فرم بصری) ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ اثر را در مقایسه با سایر مؤلفه­ها و مؤلفه­های پایداری اجتماعی ﺑﺮ کیفیت زندگی محلات شهری دارند. نتایج پژوهش نشان می­دهد در محلات شش­گانه مرکزی شهر اردبیل پایداری اجتماعی زندگی ساکنین (با میانگین رضایتمندی ۱۳/۳) نسبت به پایداری کالبدی محلات مورد نظر (با میانگین رضایتمندی ۸۷/۲) وضعیت بهتری دارد. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر کیفیت کالبدی محیط محلات شهری، می­تواند به میزان قابل توجهی (تا ۵۹ درصد) رضایت از کیفیت زندگی ساکنین را پیش­بینی نماید.
دکتر سید مهدی ثاقبیان،
دوره ۲۳، شماره ۸۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

مدلسازی جریان ورودی به مخزن سد از مهمترین گام­ها در مدیریت آبخیزداری حوزه­ها، بهره­برداری ازمخازن سدها، سیستم های هشدار سیل، اولویت بندی حوزه­ها از نظر میزان فرسایش و رسوبگذاری   می­ باشند. مدیریت بهره برداری بهینه از سامانه های منابع آب نظیر مخازن سدها، مستلزم ارتقاء دقت پیش بینی جریان ورودی به آن­ها است. به همین دلیل ضروری است که مقدار این پارامتر به طور دقیق تخمین زده شود. به منظور پیش بینی جریان ورودی به مخزن سد، روش­های متعددی توسعه یافته­اند. در تحقیق حاضر از روش­های هوشمند ماشین بردار پشتیبان (SVM) و سیستم استنتاج تطبیقی عصبی-­ فازی (ANFIS) جهت تخمین میزان جریان ورودی به مخزن سد ستارخان استفاده شده است و نرخ تأثیر پارامترهای ورودی مختلف از قبیل بارش، دبی و دمای ماهیانه در دقت مدل­ها مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصله کارایی بالای روش­های فرامدل را در تخمین جریان ماهیانه ورودی به مخزن سد ستارخان نشان داد. ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ نتایج برای داده­های آزﻣﻮن، در حالت مدلسازی بر اساس دبی و بارش ماهیانه مقادیر  R=۰,۸۷۸، DC=۰,۷۸۲،RMSE=۰,۰۶۳  و در حالت مدلسازی بر اساس دما، بارش و دبی ماهیانه مقادیر R=۰,۸۰۵، DC=۰,۷۰۸ وRMSE=۰,۱۰۸  به­دست آمدند. مطابق با نتایج مشاهده گردید که مدل با پارامترهای ورودی دبی و بارش ماهیانه منجر به جواب­های دقیق­تری می­ گردد.
 

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
۱
 

فضای جغرافیایی Geographic Space
Persian site map - English site map - Created in 0.28 seconds with 50 queries by YEKTAWEB 4657