۳۸ نتیجه برای سیل
حسین نگارش، منصوره شاه حسینی،
دوره ۰، شماره ۳۶ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده
حوضه آبخیز تیغ آب، بین شهرستانهای خاش و ایرانشهر قرار گرفته است. در این تحقیق پس از جمع آوری آمار دراز مدت (۲۲ ساله) از دما، دبی و بارش حوضه، مطالعات در دو بخش انجام شد. در بخش اول به بررسی روشهای مختلف در برآورد آبدهی سالانه حوضه و در بخش دوم به بررسی سیلاب و انتخاب بهترین و مناسبترین روش در تخمین میزان آن، پرداخته شد. آزمونهای مختلف آماری بر روی دادهها انجام گرفت تا از همگنی دادهها و پراکنش ایستگاههای منتخب، اطمینان حاصل شود. سپس با استفاده از روشهای جاستین، رابطه کمیته تحقیقات کشاورزی هندوستان (ICAR)، مؤسسه تحقیقات آبیاری ایالتUP هندوستان و رابطه لیسی، ارتفاع رواناب سالانه محاسبه شد و بهترین روش جهت برآورد آبدهی سالانه انتخاب گردید. بر این اساس، از بین روشهای مورد استفاده روش جاستین، به دلیل در نظر گرفتن پارامترهای اقلیمی و غیر اقلیمی فراوان و نیز ضریب منطقهای، در برآورد میانگین آبدهی سالانه، نتیجه بهتری را ارائه داده و برای استفاده در حوضه آبخیز تیغ آب توصیه میشود. در مرحله بعدی سیلاب منطقه بررسی شد و پس از بر آورد دبی پیک سیلاب ایستگاهها، به بررسی روشهای مختلف تخمین سیلاب و انتخاب مناسبترین روش جهت برآورد آن در دورههای بازگشت مختلف، اقدام گردید. بر اساس نتایج مشاهده شده، جهت بر آورد حداکثر دبی لحظهای سیلاب، روش SCS از جامعیت بیشتری بر خوردار است.
نجمه دهقانی فیروزآبادی، علی اکبر جمالی، محمد حسن زاده نفوتی،
دوره ۴، شماره ۴۷ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
ارزیابی کمی پروژههای آبخیزداری بهمنظور تجزیه و تحلیل اثرات آنها و تصمیمگیری صحیح در اجرای بهینه این گونه طرحها، ضروری میباشد. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر اقدامات آبخیزداری بر سیلخیزی درحوضه آبخیز طزرجان صورت گرفتهاست که بدین منظور از مدل HEC-HMS برای مقایسه تغییرات دبی واثر داغاب قبل و بعد از اقدامات استفاده گردید. جهت تعیین تأثیر اقدامات مکانیکی و بیولوژیک، زمان تمرکز و شماره منحنی در شرایط بعد از اجرای اقدامات محاسبه و با اعمال تغییرات ایجاد شده در ورودیهای مدل اقدام به شبیهسازی رفتار سیلاب گردید. مدل با دادههای مشاهداتی، واسنجی و اعتباریابی گردید و هیدروگراف سیل با دوره بازگشتهای ۲ تا ۱۰۰۰ ساله در وضعیت قبل و بعد از احداث عملیات آبخیزداری شبیهسازی گردید. مقادیر دبی اوج برای دو وضعیت قبل و بعد از اقدامات آبخیزداری محاسبه گردید. بر اساس نتایج شبیهسازی، تأثیر اقدامات مکانیکی و بیولوژیک و تلفیق آنها بر دبی اوج به طور متوسط ۴۴/۶ ، ۶۶/۰ و۱۹/۷ درصد بودهاست. از طرفی با افزایش دوره بازگشت سیلاب، تأثیر سازهها بر کاهش دبی اوج کاهش یافته وتأثیر اقدامات بیولوژیک با افزایش دوره بازگشت تا۱۰ سال روند افزایشی داشته، سپس روند کاهشی به خود گرفتهاست. تلفیق اقدامات بیولوژیک و مکانیکی بیشترین تاثیر را روی کاهش دبی اوج داشته-است.
حسن ذوالفقاری،
دوره ۱۲، شماره ۳۷ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
منطقه آزاد تجاری- صنعتی ارس با مصوبه هیأت وزیران، از سال ۱۳۸۳ در ساحل رود ارس در شهرستان مرزی جلفا فعالیت خود را آغاز نموده است. سازمان منطقه آزاد ارس، اهداف تجاری- صنعتی و عمرانی متعددی را برای توسعه منطقه، تعریف کرده است. با توجه به این که شناسایی پتانسیلهای محیطی، نقش بسیار مهمی در برنامههای آمایشی و عمرانی سرزمین بازی میکند در این مقاله سعی شده است با بررسی ویژگیهای اقلیم توریستی منطقه، گامی ولو کوچک برای توسعه و گسترش صنعت توریسم در این منطقه برداشته شود.
در همین راستا، دادههای آماری سالهای ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۵ ایستگاه هواشناسی جلفا که در منطقه آزاد واقع شده است، برای بررسی ویژگیهای اقلیم توریستی انتخاب گردید. روشها و مدلهای گوناگونی برای تحلیل ویژگیها و توانمندیهای اقلیم توریستی از طرف محققان پیشنهاد گردیده است که همه آنها را میتوان در دو دسته اصلی روشهای ساده و ترکیبی قرار داد. شاخص اقلیم توریستی میکزکوسکی که به اختصار TCIنامیده میشود یکی از معروفترین و معتبرترین روشهای ترکیبی است. این شاخص که خود از ۵ شاخص فرعی با نامهای شاخص آسایش روزانه (۲۴ ساعته)، شاخص آسایش روز (ساعات روشنایی)، شاخص باران، شاخص آفتاب و باد تشکیل شده است معیار معتبری برای شناسایی و تحلیل شرایط اقلیمی یک ناحیه از نظر گردشگران میباشد.
نتیجه بررسیها بر اساس شاخص اقلیم توریستی TCI نشان میدهد که حداقل ۹ ماه از سال (اسفند تا آبان) شرایط خوب تا عالی از نظر آسایش اقلیمی برای گردشگری در منطقه فراهم است. طی سه ماه آذر، دی و بهمن، علی رغم وجود شرایط نامناسب دمایی به دلیل ویژگیهای مثبت اقلیمی دیگر مانند نبود روزهای بارانی زیاد و بارشهای شدید، هوای نسبتاً آرام و هوای صاف و آفتابی، شرایط مطلوبی از نظر احساس آسایش اقلیمی وجود دارد. همچنین معلوم شد که طی دوره آماری، روند تغییرات شاخص اقلیم گردشگری در ماههای (مارس، ژوئن و اکتبر) فروردین، خرداد و مهر، مثبت و معنی داراست. در بقیه ماهها، روند معنی داری در تغییرات شاخص TCIمشاهده نمیشود. روند مثبت تغییرات شاخص نشانگر افزایش میزان مطلوبیت اقلیمی محیط، برای گردشگران است.
رامین رستمی، عادل نجفزاده،
دوره ۱۲، شماره ۳۷ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
آگاهی از میزان پتانسیل سیل حوضههای آبخیز میتواند در تدوین برنامههای مختلف برای مدیریت بحران، اختصاص بودجه لازم، مدیریت منابع آب، آبخیزداری و برنامههای مقابله با فرسایش بسیار مفید باشد. در این تحقیق ۶۲ ایستگاه هیدرومتری در سطح استان آذربایجان غربی انتخاب و با استفاده از روابط موجود، ضریب سیل خیزی برای هر کدام از ایستگاهها محاسبه گردید. برای آگاهی از وضعیت سیلخیزی مناطق فاقد آمار، پس از تشخیص مناطق همگن با استفاده از دبیهای با دوره برگشت منطقهای ضرایب سیل خیزی منطقهای برآورد گردید. برای این منظور ابتدا مناطق همگن با استفاده از روش وارد تعیین، سپس برای تشخیص بهترین توزیعهای فراوانی از روش دیاگرام گشتاورهای خطی و تست بهترین برازش استفاده شد. نتایج نشان داد که حوضهها به چهار منطقه همگن تقسیم میگردند که منطقه C دارای کمترین و منطقه D دارای بیشترین میزان غیر همگنی هستند. در نهایت معادلات منطقهای سیلاب با روش رگرسیون خطی و چندگانه به دست آمد. پس از محاسبه ضرایب سیل خیزی منطقهای با استفاده از امکانات سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشههای سیل خیزی برای استان ترسیم گردید.
سمییه زارعی، حجت اله یزدان پناه،
دوره ۱۲، شماره ۳۸ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده
در پژوهش حاضر، شناسایی، فراوانی و چگونگی رفتار چرخندهای برون حاره در فصول مختلف سال، برای نمونه در سال ۱۹۹۶-۱۹۹۵ م. مورد مطالعه قرار گرفته است. برای این کار از دادههای ارتفاع ژئوپتانسیل با تفکیک زمانی ۶ ساعته و تفکیک مکانی ۵/۲*۵/۲ درجه قوسی در ترازهای (۵۰۰، ۶۰۰، ۷۰۰، ۸۵۰، ۹۲۵، ۱۰۰۰) که از پایگاه دادهی جوی (NCEP/NCER) برداشتی، استفاده شده است. مطالعات گذشته نشان دهندهی آن است که سهم زیادی از بارش ایران ناشی از چرخندهای برون حاره میباشد و از آنجا که ایران کشوری است که توزیع زمانی و مکانی بارش آن ناهماهنگ است پرداختن به این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. شناسایی چرخندها، با در نظر گرفتن دو شرط بوده است که عبارتند از: ۱- نقاطی که ارتفاع ژئوپتانسیل آنها نسبت به ۸ همسایه پیرامونش کمینه باشد، ۲- میانگین منطقهای بزرگی شیو ارتفاع ژئوپتانسیل بر روی ۹ نقطه موجود در پنجره حداقل ۱۰۰ متر بر ۱۰۰۰ کیلومتر باشد. نتایج این بررسی نشان میدهد که در کلیه ترازها چرخندها در فصول زمستان و پاییز با تفاوت بسیار کم بیشترین فراوانی را دارند، با این تفاوت که توزیع فراوانی در فصل زمستان نسبت به دیگر فصول یکنواختتر و تمایل پهنههای چرخندی به طرف عرضهای پایینتر است. از بارزترین ویژگیهای فصول سرد حضور پهنههای چرخندی در منطقهی مدیترانه است. فصل بهار از نظر فراوانی چرخندی در رتبه سوم قرار دارد. چرخندهای تابستان از نظر فراوانی با اختلاف زیاد کمترین مقدار را دارند. اصلیترین رخداد چرخندی فصل تابستان و بهار چرخند گنگ میباشد که در نقشههای تراز ۱۰۰۰ و ۹۲۵ هکتوپاسکال دیده میشود که بارشهای تابستانی و بادهای ۱۲۰ روزه سیستان در جنوب شرق ایران با شکل گیری این سامانه در ارتباط میباشند
آزاده امیری، مهدی نیکو، محمد نیکو،
دوره ۱۳، شماره ۴۲ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
روندیابی سیلاب، یکی از پیچیده ترین مسائلی است که در علم هیدرولیک کانال های باز و مهندسی رودخانه مورد بررسی قرار گرفته است. روش های مختلفی در زمینه روندیابی سیلاب وجود دارند که به دو گروه گسترده و متمرکز تقسیم بندی می شوند. امروزه تکنیک جدید استفاده از مدل شبکه های عصبی مصنوعی تکاملی که مبتنی بر هوش مصنوعی می باشد کاربرد گسترده ای در زمینه های مختلف علمی به ویژه مهندسی آب پیدا کرده است. در این تحقیق به روندیابی سیل در رودخانه مارون، بازه خیرآباد-پل فلور با استفاده از مدل های شبکه عصبی مصنوعی تکاملی MNN FF, JEN, وRBF پرداخته شد. از جمله مواردی که به عنوان یک روش جدید بیان شده است تعیین تعداد و تاخیر زمانی موثر داده های ورودی در مدل های شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از روش همبستگی عرضی خطی بین سری های زمانی ورودی ها و خروجی ها می باشد. با استفاده از الگوریتم ژنتیک ساختار مدل های شبکه عصبی مصنوعی از نظر تعداد لایه ها، تعداد گره ها در لایه پنهان، نوع تابع انتقال و الگوریتم یادگیری شبکه بهینه گردید. نتایج نشان می دهد که روش همبستگی عرضی به خوبی تعداد و تاخیر زمانی موثر داده های ورودی را تعیین می نماید. علاوه بر این مقایسه خروجی مدل ها با مقادیر واقعی نشان می دهد که مدل MNN انتخاب شده نسبت به مدل های آماری و مدل های دیگر شبکه عصبی مصنوعی توانایی ، انعطاف پذیری و دقت بیشتری در پیش بینی و روندیابی سیلاب در رودخانه مارون را دارند.
مصطفی کرمپور، جعفر معصوم پور سماکوش، مرتضی میری، یدالله یوسفی،
دوره ۱۳، شماره ۴۳ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
کشف قانونمندی های حاکم بر هر سامانه اقلیمی، امکان تحلیل و پیش بینی مطلوب آن را فراهم می سازد. بارشهای سیل آسا از جمله پدیده های جوی می باشند که هر ساله خسارات جبران ناپذیری را به بخش های اقتصادی و کشاورزی استان لرستان وارد می سازند. هدف این مقاله شناخت الگوها و شرایط همدیدی خاص این نوع از بارش هاست. طی دورۀ آماری مورد نظر، ۲۸ مورد سیل بزرگ در زیر حوضه های استان شناسایی شد و نتایج با توجه به نقشه های سطح زمین و تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال مرکز NCEP/NCAR تحلیل شدند. در نهایت مشخص شد که ایجاد بارش سنگین در استان لرستان از چهار الگو پیروی می کند: الگوی اول قرار گیری ناوه عمیقی درغرب روسیه و گسترش دامنه مکانی آن بر روی دریای سرخ از ویژگیهای اصلی شکل الگو است. الگوی دوم، قوی شدن وگسترش واچرخند سیبری و رسیدن آن به آبهای گرم جنوبی ایران را نشان می دهد که انتقال رطوبت به داخل سامانه سودانی را سبب میشود؛ و همچنین ادغام سامانه سودانی ومدیترانه ای با سامانه ایسلند. الگوی سوم، گسترش شمالغربی- جنوبشرقی واچرخند آزور بر روی اقیانوس اطلس و ریزش هوای سرد عرض های شمالی توسط سامانه ایسلند برروی خاورمیانه وادغام آن با سامانه سودانی را آشکار می سازد. الگوی چهارم نیز ادغام واچرخند آزور با سامانه های مهاجر اروپایی و وجود یک سامانه بندالی را نشان می هد که باعث کند شدن جریانات به سمت شرق و انحراف آن ها به سمت عرضهای پایین میشود، این الگو همچنین وجود مرکز پر ارتفاع عربستان را برروی آبهای گرم جنوبی ایران نشان میدهد که باعث انتقال رطوبت به ایران میشود.
سید کمال صادقی،
دوره ۱۳، شماره ۴۳ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف اصلی این مطالعه بررسی رابطه بین انتشار گاز دیاکسید کربن و شاخصهای کیفیت زیست محیطی در ایران با نگرش اقتصاد محیط زیست طی سال های ۱۳۸۸-۱۳۵۹ میباشد. برای این منظور از متغیرهای میزان انتشار سرانه گاز دی اکسید کربن و آلودگی سرانه آب به عنوان متغیرهای جایگزین برای در نظرگرفتن کیفیت هوا و آب در ایران استفاده شده و مدل تحقیق با بهرهگیری از روش همانباشتگی جوهانسن- جوسیلیوس برآورد شده است. نتایج حاصل از تخمین مدل دلالت بر این دارد که منحنی زیست محیطی کوزنتس برای هر دو شاخص میزان انتشار گاز دیاکسید کربن و آلودگی آب تأیید گردیده و رابطه بلندمدت بین متغیرهای تراکم جمعیت، نرخ رشد جمعیت شهرنشینی با شاخصهای کیفیت زیست محیطی برقرار است. همچنین یافتههای این مطالعه نشان میدهد که متغیرهای تراکم جمعیت و نرخ رشد جمعیت شهرنشینی تأثیر منفی و معنیدار بر شاخصهای کیفیت زیست محیطی در ایران داشتهاند. از طرف دیگر نتایج برآورد مدل حکایت از این دارد که کشش سرانه انتشار گاز دی اکسید کربن نسبت به متغیر تراکم جمعیت در مقایسه با کشش آلودگی سرانه آب نسبت به این متغیر بیشتر میباشد که بیان میکند آلودگی هوا علاوه بر تإثیرپذیری از متغیر درآمد سرانه به عنوان متغیر مقیاس از متغیر تراکم جمعیت نیز تأثیرپذیر بوده به طوریکه با افزایش یک درصد در تراکم جمعیت، میزان انتشار سرانه گاز دیاکسید کربن به میزان ۰۶/۲ درصد افزایش پیدا می کند.
حمید قلیزاده الپاوت، کریم امینی نیا،
دوره ۱۵، شماره ۴۹ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
تبخیر و تعرق یکی از پارامترهای مهم در چرخه هیدرولوژی است که بر میزان آب در دسترس و کشاورزی تاثیر مستقیم میگذارد. در این تحقیق، جهت برآورد تبخیر-تعرق پتانسیل از دادههای میانگین مربوط به متوسط درجه حرارت، حداقل درجه حرارت، حداکثر درجه حرارت، حداقل رطوبت نسبی، سرعت باد و ساعات آفتابی طی دوره آماری ۵۷ ساله (۲۰۰۸- ۱۹۵۱) استفاده شده و با دخالت دادن موقعیت جغرافیایی شامل ارتفاع، طول و عرض جغرافیایی ایستگاه تبریز، مقادیر تبخیر-تعرق پتانسیل با استفاده از نه روش معتبر در نرمافزار REF-ET محاسبه گردید. با توجه به نتایج بهدست آمده، روش بلانی-کریدل به عنوان بهترین روش برای محاسبه این شاخص در محدوده مورد مطالعه تشخیص داده شد. همچنین جهت آشکار نمودن تغییرات زمانی این شاخص از آزمون گرافیکی من-کندال استفاده گردید که نتایج نشان داد که با وجود سیر کاهشی این شاخص تا دهه نود میلادی، به تدریج در سالهای اخیر تبخیر-تعرق پتانسیل افزایش یافته است. حداکثر افزایش میزان تبخیر و تعرق در اواسط بهار و پاییز میباشد و تغییرات ماهانه این شاخص، روند افزایشی معنیداری را برای ماههای می و اکتبر نشان میدهد و این در شرایطی است که تبخیر-تعرق پتانسیل در اکثر ماههای تابستان (ژوئیه، اوت، سپتامبر) با وجود نوسانات زیاد روند غیر معنیداری را نشان میدهد.
علیرضا حبیبی، محمدرضا غریبرضا،
دوره ۱۵، شماره ۵۲ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
خطر سیلاب به همراه ناآگاهی از شرایط فیزیوگرافی، هیدرولوژیکی-دینامیکی رودخانهها و نداشتن دیدگاه تعادلی، موجب شده تا سکونتگاههای بشری همواره مورد تهدید جانی و مالی قرار گیرند. هدف این تحقیق، شناسایی سکونتگاههای در معرض خطر سیلاب با بهکارگیری مدل تلفیقی تاپسیس است. اساس این مدل استخراج ایدهال پوینتهای مثبت و منفی و تعیین فاصله هر یک از معیارها بهمنظور تعیین بهترین گزینه مکانی از نظر مخاطرات سیل است. لذا نه لایه موثر در وقوع سیلاب که در مدل تلفیقی تاپسیس استفاده میشود در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و با استفاده از نرمافزارArcGIS ۱۰,۱ آمادهسازی و با استفاده از این مدل نقشه نهایی پهنهبندی خطر سیلاب تهیه و طبقهبندی شده است. نتایج بهدست آمده با مشاهدات میدانی و نتایج مطالعات قبلی بهدقت ارزیابی شد. این تحقیق نشان داد که تعداد ۳۰ سکونتگاه (۳۶۹۶ نفر جمعیت) واقع در بخش شمالی و پاییندست حوزه رودشور به لحاظ قرارگیری در چاله توپوگرافیکی و شکست ناگهانی شیب، در سطح بسیار پرخطر و پرخطر قرار گرفتهاند. شاخص Ci برای این مناطق بین ۹۹۳/۰- ۵۲۸/۰ بهدست آمده است. گستره این مناطق (۱۷/۲۴ درصد) به اتفاق ۱۲ درصد گستره با خطر متوسط در حوزه رودشور گناوه، نشان از خطرات فراگیر سیلاب در این حوزه دارد. این تحقیق نشان داد که مدل تاپسیس قابلیت خوبی نیز، جهت تعیین حریم رودخانه دارد. توصیه میشود روش تحقیق حاضر و مدل تاپسیس در تعیین عرصههای بهینه استقرار سکونتگاههای روستایی در دیگر نقاط کشور اجرا شود.
نجمه شیخ علیشاهی، علی اکبر جمالی، محمد حسن زاده نفوتی،
دوره ۱۶، شماره ۵۳ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده
دشتهای سیلابی و مناطق مجاور رودخانهها که به دلیل شرایط خاص خویش فضاهایی مناسب برای انجام فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی محسوب میشوند، همواره در معرض خطرات ناشی از وقوع سیلابها قرار دارند. از اینرو در این مناطق تعیین میزان پیشروی سیلاب و ارتفاع آن نسبت به رقوم سطح زمین و نیز تعیین خصوصیات سیلاب در دوره بازگشتهای مختلف که تحت عنوان پهنهبندی سیلاب صورت میگیرد، حائز اهمیت فراوان خواهد بود. در این راستا این تحقیق با هدف تلفیق مدل هیدرولیکی HEC-RAS با نرمافزارArcGIS از طریق الحاقیه HEC-GeoRAS به برآورد پهنهسیل در حوضه آبریز منشاد یزد میپردازد. در این پژوهش که از نقشههای رقومی مختلف استفاده شد، گستره سیلاب در اراضی حاشیه رودخانه برای سیلاب با دوره بازگشتهای ۲، ۵، ۱۰، ۲۵، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ سال محاسبه گردید. مشاهده شد که تلفیق سیستمهای اطلاعات جغرافیایی با مدل HEC-RAS در تحلیل مناطق سیلگیر باعث تسهیل محاسبات و کاهش عملیات میدانی است و کاربرد آن در آبریزها توصیه میشود. در این پژوهش پهنه سیلاب محاسبه شده (دوره بازگشت ۲۰۰ سال) دارای مساحت ۹/۸ کیلومترمربع میباشد که بیشترین مساحت به اراضی کشاورزی (به مساحت ۴۵/۷۱ هکتار) و باغی (۷۷/۱۲ هکتار) اختصاص داشت.
یوسف قویدل رحیمی، داریوش حاتمی،
دوره ۱۶، شماره ۵۵ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
در این پژوهش به تحلیل همدید بارش سنگین ۸/۶۶ میلیمتری منجر به سیل ۸ اسفند ۱۳۸۸ برابر با ۲۷ فوریه ۲۰۱۰ ایوانغرب پرداخته شده است. ابتدا از طریق داده های ایستگاه های زمینی بارش سنگین مذکور شناسایی شد. سپس با استفاده از داده های جوبالا و ترسیم نقشه های مربوطه، بارش سنگین ایوانغرب مورد تحلیل قرار گرفت. ترسیم و تحلیل نقشه ها حاکی از ایجاد گرادیان شدید فشار بین کم فشاردو هسته ای مستقر در غرب و شمالغرب و ایران مرکزی با پرفشارهای شمال دریای خزر از سمت شمال و پرفشار شمالشرق آفریقا از سمت غرب و جنوبغرب است.کشیده شدن فرود عمیق بر روی عراق ،عربستان و شرق مدیترانه در تمامی ترازها وقرارگیری ایران در قسمت شرق ناوه و زیر منطقه واگرایی بالایی، بالاسو بودن هوا در تمامی سطوح که موجب صعود هوا و ناپایداری شده، منفی بودن مقادیر پیچانه که نشان دهنده وجود ادی برای تمامی سطوح اتسمفری است ،به علاوه ضخامت زیاد جو در زمان رخداد بارش سنگین وهمچنین مثبت بودن مقادیر تاوایی در کلیه ترازها که گویای جریان واگرایی و صعودی هوا برای تمامی سطوح جو است از عوامل رخداد بارش سنگین بوده است. استقرار رودباد بزرگ جبهه قطبی بر روی غرب کشور و ادغام آن با رودباد مستقردر اروپا و مدیترانه ازسمت غرب و رودباد مستقردر غرب چین از سمت شرق موجب تشدید ناپایداری ها و ایجاد شرایط باروکلینیک برای ایوانغرب شده است.منابع عمده رطوبتی بارش سنگین ایوانغرب در سطوح۵۰۰ و ۷۰۰ هکتوپاسکال دریای مدیترانه و دریای سرخ می باشد،اما در ترازهای ۸۵۰و ۱۰۰۰دریای خزر نقش اصلی تامین رطوبت بارش سنگین را ایفا میکند. نقشه ها نشان دهنده ایجاد همگرایی و ادغام رطوبتی برروی غرب و شمالغرب ایران می باشند که از شرایط اصلی وقوع بارش های سنگین محسوب می شود.
- موسی عابدینی، ابراهیم بهشتی جاوید،
دوره ۱۶، شماره ۵۵ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
امروزه مخاطرات محیطی و مقابله با آنها از جمله مهمترین دغدغه های پژوهشگران در زمینه برنامه ریزی محیطی و مدیریت بحران می باشد. پدیده سیل به عنوان یکی از پرخطرترین بلایای طبیعی است که در مدیریت بحران باید نگاه ویژه ای را به آن معطوف داشت. پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی به صورت نقشه های طبقه بندی شده به عنوان یکی از مهمترین کارها در زمینه کاهش خطرات سیل و پیشگیری از وقوع آن است. در این پژوهش با استفاده از مدلهای فرآیند تحلیل شبکه و منطق فازی و با استفاده از ۱۰ پارامتر طبیعی و انسانی (شیب زمین، جهت شیب، انحنای پلان و پروفیل، کاربری زمین، بارش، جنس زمین، خاک شناسی، تراکم پوشش گیاهی و تراکم شبکه آبراهه) حوضه رودخانه لیقوان چای از نظر پتانسیل سیل خیزی مورد بررسی قرار گرفته است. طبق نتایج بدست آمده از تحقیق بخشهای جنوبی حوضه با قرارگیری در پهنه-های با پتانسیل خیلی زیاد و زیاد، به عنوان سیلخیزترین بخشهای حوضه معرفی شده اند و به ترتیب ۱۱ و ۶/۲۳ درصد از مساحت حوضه را شامل میشوند. کلاس پتانسیل کم و خیلی کم مناطقی هستند که اغلب با کاربری کشاورزی و باغات، سازندهای با نفوذپذیری بالا و شیب کم و ارتفاع پایین مشخصه سازی شدهاند. این مناطق به ترتیب حدود ۷/۲۲ و ۳/۱۲ درصد مساحت حوضه را شامل میشوند. از نظر توزیع فضایی بیشترین تمرکزشان در بخشهای پایینی حوضه و در زمین-های پست و کم شیب است که در آنها به دلیل شیب کم و عمق زیاد رسوبات و مواد نفوذپذیر امکان نفوذ بیشتر بارشها وجود دارد و قدرت تولید رواناب این مناطق در مقایسه با سایر بخشها بسیار کم می باشد.
نازیلا رزمجوئی، محمد مهدوی، حمیده افخمی، محسن محسنی ساروی، بهارک معتمدوزیری،
دوره ۱۷، شماره ۵۷ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
تغییر کاربری اراضی و توسعه شهری منجر به پیدایش مشکلات فزایندهای در هیدرولوژی شهری شده و در اکثر موارد افزایش دبی پیک و حجم سیلاب را بههمراه داشته است. منطقه ۲۲، یکی از بزرگترین مناطق شهری تهران است که در مجاورت دو حوضه آبخیز کن و وردیج قرار دارد. افزایش سریع روند شهرسازی و توسعه سطوح نفوذناپذیر، خطر وقوع سیل در منطقه را دوچندان کرده است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و با کمک تصویر(ETM) ماهواره لندست نقشهها و اطلاعات لازم تهیه و سپس میزان دبی حداکثر جریان با سه روش توزیع آماری، شماره منحنی(SCS) و استدلالی برآورد گردید و در نهایت نقش توسعه شهری در افزایش میزان دبی حداکثر مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به منظور تخمین خسارت سیل در ۵۰ سال اخیر، آمار وقوع سیل از سازمان جنگلها و مراتع اخذ و با تهیه پرسشنامه، خسارت ناشی از این پدیده به قیمت امروز نرخگذاری گردید. مقایسه نتایج حاصل از دبی پیک حوضه شهری منطقه ۲۲ و حوضه آبخیز کن نشان میدهد که در دورهبازگشت ۲ سال، دبی اوجسیل در حوضه شهری ۲/۶ برابر حوضه کن بوده و در دورهبازگشت ۵ سال این نسبت ۵۵/۱ برابر و دورهبازگشت ۱۰ سال به ۱۱/۱ برابر رسیده است. این نتیجه نشان میدهد شهرسازی و افزایش سطوح نفوذناپذیر پتانسیلنفوذ را کاهش و دبی پیک جریان و حجم سیلاب را افزایش داده است و نکته حائز اهمیت اینکه حساسیت سیلهای کوچک در منطقه بیشتر از سیلهای بزرگ میباشد. همچنین مطالعه ۶ سیل اتفاق افتاده در منطقه طی ۵۰ سال اخیر، حاکی از خسارت ۰۰۰/۵۰۰/۷۱۵ میلیون تومانی این پدیده میباشد. با توجه به مجموع خسارات سیل و همچنین نیاز منطقه به ایجاد فضای سبز جدید و مشکل کمبود آب، میتوان با ارائه یک راهکار مدیریتی از رواناب حاصل از این سیلابها جهت تامین آب، در فضای سبز شهری استفاده نمود.
علیرضا حبیبی،
دوره ۱۷، شماره ۵۷ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
در بسیاری از کشورها بویژه کشورهای با اقلیم های خشک ونیمه خشک، فرسایش خاک مسئله ای بسیار مهم محسوب می شود. بررسی میزان تاثیر انواع فرسایش( آبی – بادی) در هر یک از واحدهای ژئومورفولوزی و مقایسه پتانسیل رسوبدهی فرسایش آبی و بادی هدف اصلی این تحقیق بمنظور کاربرد ژئومورفولوژی در برآورد پتانسیل فرسایش بشمار می رود. در ابتدا نقشه رخساره های ژئومورفولوژی بعنوان واحد کاری در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید. در مرحله بعد، مقدار پتانسیل فرسایش آبی و بادی بر اساس مدل های تجربی فرسایش آبی و بادی در هر یک از تیپ ها تعیین گردید .نتایج نشان داد که حوضه کارون درتیپ های ژئومورفولوژی دشت سر اپانداز، دشت سر فرسایشی وجلگه رسی به ترتیب ۲۷,۷ ، ۳۵.۴ و ۳۶.۷ درصد از سهم پتانسیل تولید رسوب را دارا میباشند. درحالیکه میزان برآورد فرسایش بادی در این حوزه با استفاده ازمدل اریفر نشان داد ه است که دشت سر اپانداژ با سهمی برابر با۷۲.۷ درصد بیشترین مقدار و پلایا با ۱۵.۴ درصد در مرحله بعد واقع است و دشت سر فرسایشی با ۴.۲ درصد کمترین نقش را در فرسایش بادی حوضه دارا است. در زیرحوضه دز سهم پتانسیل فرسایش آبی در تیپ های دشت سر پوشیده و پلایا بیش از ۳۷ درصد و دشت سر اپانداژ ۲۴ درصد می باشد. تیپهای ژئومورفولوژی پلایا ، اپانداژ و پوشیده به ترتیب با ۴۷ ، ۳۴.۸ و ۱۸.۱ درصد را از لحاظ پتانسیل فرسایش بادی شامل می شوند. در حوضه بهمن شیر دشت سر آپانداژ با ۴۸.۲ درصد بیشترین سهم در تولید رسوب داراست در حالیکه دشت سر پوشیده باسهمی معادل ۳۴.۲ درصد از کل حوضه میباشد و پلایا با رخساره رسی و شوری متوسط پتانسل ۱۷.۵درصد از سطح کل حوزه را دارا است.بیشترین مساحت فرسایش بادی نیز در سطح دشت سر اپانداژ برابربا ۱۹ درصد در حالیکه کمترین میزان رسوب برابر با ۳.۳ درصد متعلق به تیپ دشت سر پوشیده میباشد
امیرپویا صراف، گلناز محقق زاده، نازنین محقق زاده،
دوره ۱۷، شماره ۵۷ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
به منظور شناخت رفتاری رودخانه در زندگی انسانها به عنوان تأمینکنندهی آب و همچنین ایجادکننده تخریب و خسارت، لازم است که تعیین پهنهی سیلگیر رودخانه با دقت زیادی انجام گیرد. هدف از پژوهش حاضر، مشخصنمودن پهنهی سیلگیر بخشی از رودخانهی شاپورخشت در بخش خشت و کمارج شهرستان کازرون، واقع در جنوب غربی استان فارس، حدفاصل روستای چروم تا روستای چیتی به طول ۲۳ کیلومتر میباشد. در این تحقیق، از یکی از جدیدترین انواع عکسهای هوایی برای مشخصنمودن عوارض و محدودهی مورد مطالعه، استفاده شده است. از عکسهای Orthophoto منطقه (عکسهای هوایی هستند که پس از تصویربرداری، طی فرآیندی، انحرافهای حاصل در سیستم دوربین و انحرافهای حاصل از تغییرات ارتفاع در این عکسها را از بین میبرند و سپس با تلفیق مدل ارتفاعی رقومی (DEM) و تصاویر اصلاح شده هوایی با استفاده از نرمافـزارهای کامپیوتری، اقدام به تهیه آنها مینمایند) با دقت ۱:۲۰۰۰ و با تلفیق الحاقیهی HEC-GeoRAS در سامانهی اطلاعات جغرافیایی (ArcGIS) و نرمافزار HEC-RAS، اقدام به مدل-سازی سیلاب با دوره بازگشتهای ۲۵،۵۰ و ۱۰۰ ساله شده است.بدین منظور ابتدا الحاقیهی HEC-GeoRAS با بهرهگیری از عکسهای Orthophoto، مشخصات هندسی رودخانه برای ۳۴۴ مقطع عرضی استخراج و پس از واسنجی مدل هیدرولیکی HEC-RAS، مدلسازی رودخانه به انجام رسید و همچنین پروفیل سطح آب برای دوره بازگشتهای ۲۵، ۵۰ و ۱۰۰ برآورد و تخمین زده شد. سپس جهت تهیهی پهنهی سیلگیر مجدداَ از الحاقیهی HEC-GeoRAS استفاده گردید و نتایج، حاکی از آن بود که در این محدوده، تفاوت چشمگیری بین پهنههای سیلابی مورد مطالعه وجود نداشته و همچنین شرایط جریان رودخانه در این دوره بازگشتها مؤید آن بود که رودخانه، شرایط جریان زیر بحرانی را تجربه میکند.
ایرج جباری، رسول قبادیان، مجید احمدی ملاوردی،
دوره ۱۷، شماره ۵۸ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
شاخص LFH با استفاده از پارامترهای مورفومتری رودخانه، احتمال سیلخیزی را در مئاندرها نشان می دهد، در حالی که مدل HEC-RAS داده های هیدرولوژیک و توپوگرافیک را برای پیش بینی مقدار سیل برای هر قطعه ای از حاشیه رودخانه به کار می گیرد. در این تحقیق سعی شده است تا با استفاده از میزان رابطه بین دو این دو روش پیش بینی، امکان جایگزینی روشی ساده به جای مدل HEC-RAS ارزیابی شود. از این رو، نخست محدوده خاکریزهای طبیعی در طی بازدید میدانی با دستگاه GPS تعیین حدود وپلان رودخانه از روی نقشههای با مقیاس ۱:۲۰۰۰ ترسیم گردید و مقدار شاخص LFH برای ۳۱ قوس رودخانه محاسبه شد. سپس با استفاده از مدل HEC-RAS و الحاقیه HEC-GeoRAS ، پهنهی سیل در دوره بازگشتهای مختلف مشخص و ارتباط آنها با مقادیر شاخص LFH با استفاده از نرم افزار SPSS بررسی شد. نتایج نشان داد بین پهنههای سیل و مقادیر شاخص LFH ارتباط معناداری وجود ندارد. با جایگزین کردن پهنههای سیل با فواصل بین خاکریزهای طبیعی در شاخص LFH و ثابت در نظر گرفتن سایر پارامترها، مقادیر LFH جداگانهای برای هر دوره بازگشت محاسبه گردید و ارتباط آنها با شاخص LFH اندازه گیری شده، مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین همبستگی با LFH محاسباتی ۲ ساله وجود دارد و می توان پهنه سیل ۲ ساله را به طور غیر مستقیم با مدل رگرسیون چند جملهای درجه دوم پیشبینی کرد.
محسن آرمش، بهلول علیجانی، هادی دنیادوست،
دوره ۱۷، شماره ۵۸ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
ناپایداریهای همدیدی شدید همراه با رطوبت فراوان نقش زیادی در رخداد سیلاب دارند. در این مطالعه شرایط همدیدی سیلاب در حوضه آبریز سرباز بررسی شد. بدین منظور دو پایگاه داده مورد نیاز است، گروه اول، شامل دادههای دبی روزانه ایستگاه هیدرومتری پیردان و آمار بارش ایستگاههای مجاور حوضه و گروه دوم نقشههای سطح زمین و تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال در محدوده ۱۰ تا ۶۰ درجه عرض شمالی و ۱۰ تا ۹۰ درجه طول شرقی سازمان مطالعات جوی و اقیانوسی امریکا می باشند. بخاطر رژیم سیلابی تابستانهـ زمستانه این حوضه دو مورد از شدیدترین سیلابها برای هر رژیم سیلابی انتخاب شد. همچنین نقشههای تهیه شده متعلق به دو روز قبل از سیلاب، آغاز و اوج سیلاب می باشند. نتایج نشان داد در رژیم تابستانه در سطح زمین استقرار دو مرکز کمفشار روی خلیجفارس و پاکستان و گسترش زبانه کمفشار خلیجفارس به سمت جنوبشرق ایران و ورود هوای گرم و مرطوب آن به کمفشار پاکستان همراه با عمیقتر شدن ناوه غرب دریای خزر و قرارگیری کمفشار پاکستان در جلوی این ناوه سبب ناپایداری میشود. در تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال استقرار سامانه پرارتفاع روی ایران و گسترش زبانهای از آن به صورت پشته بلندی تا شمال دریای خزر و تشکیل ناوه عمیقی بین پرارتفاع ایران و کمارتفاع غرب هند سبب ناپایداری در جنوبشرق ایران شده که جلوی این ناوه قرار گرفته است. در رژیم زمستانه در سطح زمین زنجیرهای از کمفشارها از شرق آفریقا تا شمالشرق پاکستان با جهت جنوبغربیـ شمالشرقی شکل گرفته است. ناوه ناشی از پرفشار دریاچه آرال و ناوه ناشی از زبانه پرفشار غرب دریای خزر نقش اساسی در ناپایداری و کنترل مسیر این زنجیره دارد. در سطح ۵۰۰ هکتوپاسکال استقرار ناوه عمیقی در غرب و مرکز ایران و قرارگیری سامانه های کمفشار سطح زمین جنوبشرق ایران در جلوی این ناوه سبب تشدید ناپایداری میشود.
محمود حبیب نژاد روشن، کاکا شاهدی، هادی رزاقیان، مجید حبیبینوخندان،
دوره ۱۷، شماره ۵۸ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
در سالیان اخیر حوادث اقلیمی متفاوتی اعم از سیل و خشکسالی را در سطح حوضه آبخیز بابلرود و استان مازندران شاهد بودیم که لزوم بررسی هر چه بیشتر تأثیر تغییر اقلیم بر مؤلفههای مهم هیدرولوژیک و هواشناسی حوضه آبخیز از جمله بارش و دما را مورد تأکید قرار میدهد. این کار از طریق مدلهای گردش عمومی جو انجام میپذیرد. به دلیل بزرگ مقیاس بودن شبکه محاسباتی مدلهای گردش عمومی جو، آنها قادر به پیشبینی پارامترهای آب و هواشناسی در مقیاس نقطهای نیستند. بر این اساس ابزار واسطی بهنام مولد هواشناسی ابداع گردید که توسط آن و به کمک خروجی مدلهای عددی، میتوان تغییر اقلیم را در مقیاس نقطهای و ایستگاه موردنظر ارزیابی کرد. در این تحقیق با استفاده از این روش، دادههای مدل گردش عمومی جو HadCM۳ با به کارگیری مدل LARS-WG طبق دو سناریوی A۲ و B۱ برای دورههای زمانی ۲۰۶۵-۲۰۴۶ و ۲۰۹۹-۲۰۸۰ ریزمقیاس شدند همچنین مدل LARS-WGبا معرفی چهار متغیر اقلیمی بارش، دمای کمینه، دمای بیشینه و ساعت آفتابی مربوط به دوره پایه آماری ۲۰۱۱-۱۹۸۲، مورد واسنجی و صحتسنجی قرار گرفت و پس از اطمینان از توانمندی مدل، برای شبیهسازی دورههای آتی بهکار گرفته شد. نتایج حاصل از ارزیابی تغییر اقلیم حوضه آبخیز بابلرود حاکی از تغییر میزان بارش در حوضه مورد مطالعه از ۴۳- تا ۳۲+ درصد بود که این حدود تغییرات با افزایش بارش در ماههای پر بارش و کاهش شدید بارندگی در ماههای کم بارش تابستان همراه بود. همچنین افزایش دمای سالانه بهطور میانگین حدود ۴/۱ سانتیگراد تا ۶/۳ سانتیگراد، بهویژه در ماههای گرم سال که سبب کاهش میزان بارش جامد (برف) و تغییر رژیم بارش میشود، نمود بیشتری خواهد داشت. افزایش میزان بارش در ماههای سرد و همچنین افزایش دمای هوا در ماههای گرم که به تبع آن ذوب زودتر از موعد تودههای برف و افزایش ناگهانی رواناب را سبب می شود، با تأثیر بر اقلیم منطقه در آیندهای نه چندان دور، بهطور محتمل تعداد و شدت وقایع حدی را تا حد زیادی افزایش خواهد داد.
علی حنفی، جواد خوشحال دستجردی،
دوره ۱۷، شماره ۵۹ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
شناخت اقلیم و بررسی نیازهای اقلیم شناختی گیاهان زراعی از مهمترین عوامل موثر در تولید است. با بررسی های هواشناسی کشاورزی می توان امکانات بالقوه اقلیمی را در مناطق مختلف مشخص و از آنها حداکثر بهره برداری را نمود. در این تحقیق برای بدست آوردن نقشه پتانسیل اقلیمی استان زنجان از سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده گردید. بدین منظور از آمار ۳۰ ساله ایستگاههای کلیماتولوژی و سینوپتیک واقع در محدوده استان زنجان استفاده گردید. بعد از بدست آوردن تاریخ آغاز بارش های پاییزی برای هر منطقه از استان برای هر منطقه از استان تاریخ کاشتی مشخص گردید. در ادامه از عنصر بارش، نقسه های هم ارزش اقلیمی بارش سالانه، بارش در دوره جوانه زنی، بارش در دوره گل دهی و بارش پر شدن دانه استخراج گردید. هم چنین با توجه به عنصر دما نیز نقشه های هم ارزش اقلیمی دمای مناسب جوانه زنی، تنش های دمایی در طول دوره گل دهی و پر شدن دانه در سطح استان تهیه شد. در نهایت با تلفیق این نقشه ها در محیط GIS نقشه پهنه بندی اقلیمی کشت گندم دیم استخراج گردید. نقشه بدست آمده شامل چهار پهنه بسیار مناسب، مناسب، متوسط و ضعیف ترسیم شد این نقشه ها نشان داد که عمده مناطق مناسب برای کشت گندم دیم در استان در ناحیه جنوبی و مرکزی استان قرار دارند و شامل نواحی جنوبی شهرستان زنجان، نواحی غربی شهرستان ابهر و بیشتر قسمت های شهرستان های خرمدره و خدابنده می باشد. در مقابل مناطق واقع در شمال استان در محدوده استان های طارم و ماهنشان و مناطق مرتفع و پرشیب رشته کوههای البرز دارای وضعیت متوسط و ضعیف از لحاظ کشت گندم می باشند.