مدیریت شهری یک مفهوم فراگیر است و هدف آن تقویت سازمانهای دولتی و غیردولتی برای شناسایی برنامهها و سیاستهای گوناگون و پیادهسازی آنها با نتایج بهینه است و اداره یک شهر بدون آن امکانپذیر نیست. ولی امروزه، شهرها بهخصوص کلانشهرها به دلیل مسائل و مشکلات بیرویه باعث شده که مدیریت شهری سنتی کارآمدی خود را از دست بدهد و در این راستا، مدیریت یکپارچه شهری بهعنوان یکنهاد مدیریتی فراگیر و درگیر با موضوعات و پدیدههای بسیار گسترده و متنوع شهر و شهرنشینی ضروری است تا نهایتاً دستیابی به توسعه پایدار در شهر میسر گردد. نوع تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و در جمعآوری اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانهای استفادهشده است. همچنین برای تجزیهوتحلیل یافتهها از مدلهای تصمیمگیری چند معیاره (دیماتل فازی و تاپسیس) استفادهشده است. یافتهها حاکی از آن است که در بین معیارهای اصلی تحقیق، ساختار ارتباطی با دارا بودن بیشترین ضریب وزنی و اثرگذاری مستقیم با کسب امتیاز ۱۹,۱۷ در جایگاه اول، شرایط قانونی سیاستگذاری با کسب امتیاز (۱۹.۱۱)در جایگاه دوم و درنهایت دیدگاهها و نگرشها با کسب امتیاز (۱۹.۰۰) در جایگاه سوم قرار دارند و این عوامل مهمترین عوامل تأثیرگذار در پیادهسازی مدیریت یکپارچه شهری در کلانشهر تهران میباشد. همچنین زیر معیارها بر اساس مدل تاپسیس منعکسکننده این مطلب است که همپوشانی وظایف سازمانی در ارگانهای مختلف مربوط به مدیریت شهری، ضعف زیرساختهای اطلاعاتی برای مدیریت یکپارچه شهری و ناشناخته ماندن نگرش یکپارچه در مدیریت سطوح مختلف فضایی به ترتیب در جایگاههای اول تا سوم را ازنظر خبرگان، متخصصین کسب کرده و تأثیر بیشتری بر پیادهسازی مدیریت یکپارچه شهری در کلانشهر دارند.